سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام سجاد ع» ثبت شده است

عاشورا قصه‌ای که از پایان آغاز شد

دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ق.ظ

امروز صبح بیدار شدیم و زندگی را پی گرفتیم. اما من به صبح روز یازدهم محرم در سال ۶۱ هجری فکر می‌کنم به امام سجاد و حضرت زینب و حضرت رباب و کودکانی که دیروز بزرگترین داغ تاریخ را تجربه کرده‌اند و امروز:

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی عماری و محمل شتر سوار...

 

عمق بینهایت درد و داغ عاشورا اینجا است. جوانی بیمار و زنان و کودکانی که در جامعه‌ی رجعت کرده به جاهلیت به هیچ انگاشته می‌شوند، بعد از تجربه‌ای وحشتناک باید در نقش پیامبران ظاهر شوند و راه آگاه سازی جامعه را که مردانشان با شهادت آغاز کردند به انجام برسانند.

تفاوت عاشورا و ماندگاری‌اش با تمام مصیبتهای بشری اینجا است: همیشه ریخته‌شدن خون بر زمین پایان مسیر مبارزه بوده و در عاشورا نقطه‌ی آغاز.

  •  
  • سید امیر پژمان حبیبیان

درباره‌ی شلوغی‌های این روزهای ایران

سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ ب.ظ
از صفحه ی فیس بوک سید محمدحسن مخبر نقل میکنم:

وقتی امام سجاد (ع) در آستانه شهر کوفه سخن می گفت جماعتی که ایستاده بودند منقلب شدند و به سر و صورت زدند و شمشیر کشیدند که : مولای ما ، گذشت آنچه از ما سر زد! هم اکنون تو دستور بده تا کاخ دار العمارة را با خاک یکسان کنیم ! و امام فرمود که  برای شما همان یک بار که فریاد زدید و این شد که شد ، ما را بس است ... 
ویژگی جماعت کوفی، اهلیت شهر کوفه نبود! ویژگی این جماعت آن بود که عواطف و احساساتش را می شد به سادگی تحریک کرد و به عکس العملشان واداشت. به همان سادگی هم می شد آنها را از سوی دیگر کشید و مسیرشان را تغییر داد. به بیان زینب کبری (س) آنها جماعتی بودند که اول ریسمانی را می بافتند و سپس همان ریسمان را می شکافتند.
جماعت! حواسمان باشد :
جامعه ای که عقلانیت در آن تضعیف شود و آتش احساساتش تند و تیز گردد و رفتارش را نه بر فرمان تدبیر و صبر و تعقل که به امامت هیجاناتش بسپارد 
خویش را به آتش می کشد و به دست خود، موجبات نابودیش را فراهم می کند.
فاعتبروا یا اولواالابصار.
  • سید امیر پژمان حبیبیان

عکسی با کارکرد سیلی بر صورت ما

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ق.ظ


این عکس امروز در فضای مجازی دست به دست گشت و تأثیر غریبی به جا گذاشت. اگر از توانایی سوژه و کار خوب عکاس در انتقال این غربت و تنهایی بگذریم، شاید ماجرا این است که در لایه های زیرین عکس، برای ما قصه ی آشنایی نهفته است. قصه ای که هر بار می‌شنویمش اشک میریزیم و آرزو میکنیم کاش در کربلا حاضر بودیم و نمی‌گذاشتیم این مصیبت بر اهل حرم پیامبر ببارد. این تصویر امروزی برای ما تداعی کننده وضع و حال حضرت زینب ع و امام سجاد ع بر پیکر امام حسین ع است و عجیب این که از میان ما مدعیان تنها او که در تابوت خفته است انگار که بر زمان چیره شده است و چند قرن به عقب بازگشته تا از زینب ع دفاع کند و سرنوشتش شباهت عجیبی به امامی که الهام بخشش بوده، پیدا کرده است. این عکس ما را به محکمه ی وجدانمان می‌کشاند که چرا امروز در میان این خیل عظیم مدعی تشیع، باید چنین غربتی رقم بخورد؟

  • سید امیر پژمان حبیبیان