سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خبرگزاری فارس» ثبت شده است

شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای

سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۳۷ ب.ظ

آخرین روز کاری سال نود و شش اتفاق بی ربطی دلم را شکست. متن پراکنده ی زیر حاصل تامل در آن اتفاق است:


این یک برگه، تفاوت بین سایه و روشنی روی اون اینقدر زیاده که شاید خیلی سخت و با دقت زیاد بتونیم بفهمیم که داریم به چی نگاه می کنیم. اما برگ به ساقه متصله و ساقه به ریشه و ریشه هم از خاک مواد مغذی را میگیره  و برگ  از این طریق تغذیه میشه و تلقی اشتباه ما از ماهیت وجودی اون هم تغییری در ماهیتش ایجاد نمی کنه. 

ما هم مثل برگ میمونیم. آدمها از ما و زندگیمون تلقیهای مختلفی دارند. بعضی ما را با قسمت روشنمون می‌شناسند و بعضی با قسمت‌های تاریکمون. بعضی دوستمون دارند و بعضی نه. بعضی هم اصلا کل وجودمون را انکار می کنند.

اما هیچکدوم اینها مهم نیست اگر ما ریشه هایمان را در خاک معنویت محکم کرده باشیم و بفهمیم که در نهایت همه چیز به دست او است.

این روزها فکر می کنم که زندگی بر یک حقیقت وارونه بنا شده. منظورم این است که در نگاه ما جای اصل و بدل عوض شده. همانطور که زندگی پس از مرگ اصل است و این جهان فرع. 

باید به این فکر کنیم که اگر دستمان به جایی بند است و کسی از ما کمک می خواهد، این موهبتی از جانب خدا برای ما است که ریشه هایمان را به او نزدیکتر کنیم.

حافظ می فرماید:

شاه‌ خوبانی و منظور گدایان شده ای

قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟


و یادمان باشد که اگر ارتباطمان را با زمین از دست بدهیم، خشک می شویم و فرو می افتیم و دیگران از صدای خرد شدنمان شعر می‌سرایند.

سال نو مبارک..

  • سید امیر پژمان حبیبیان


🍀 یکی از روزهای سال هفتاد یک بود. من روزنامه ی سلام میخواندم. از مواضع تندش خوشم می آمد. خبری زده بود درباره ی قتلی که جلال الدین فارسی در هنگام شکار انجام داده بود. تا به حال اسم این فرد را نشنیده بودم اما از نحوه ی تنظیم خبر متوجه شدم که باید از مسئولان مهم باشد. چرا باید یک مسئول مهم و انقلابی به شکار  برود؟ در ذهن و قلب جوان و ایده آلیست من تعریف انقلابی و مبارز، انسانی بود که بهره ای از لذت‌های مادی بدیهی هم نداشت چه برسد به تفریح های اشرافی ای چون شکار.( آرمان رضاخانی پسر مقتول بعدها به علت همین قتل و محکوم نشدن آقای فارسی سرنوشت متلاطمی پیدا کرد و از ایران رفت.) 

سال ها گذشت و من نوجوان به جوانی با دغدغه های کمرنگ مذهبی و بیشتر عدالت خواهانه تبدیل شدم. در مسیر جستجوهایم برای یافتن الگوی مناسب، امام موسی صدر را یافتم و شیفته اش شدم. شاید مهمترین خصوصیت ایشان که مرا تحت تاثیر قرار داد، نگاه کرامت محورش به انسان فارغ از هرگونه قضاوت بر اساس نژاد و مذهب و ملیت بود. جمله های معروفش مثل «اسلام انسان انسانیت اوست» و «برای انسان گرد آمده ایم» ورد زبانم شد. این که چگونه می‌شود به عنوان یک عالم شیعه به تمام اصول و فروع مذهبت پایبند باشی و در عین حال بتوانی انسان‌هایی از ادیان و مذاهب دیگر را چنان جذب کنی که واله و شیدایت شوند. سال ها گذشته است و روز به روز ‌علاقه ی من به امام صدر زیادتر شده است و  ابعاد جدیدی از شخصیتشان را شناخته ام و لحظه لحظه با ایشان مسلمان تر و شیعه تر شده ام. به جرات میتوانم بگویم اگر ایشان نبود دغدغه های مذهبی من روز به روز کمرنگ تر میشد و شاید تا امروز به یک روشنفکر لائیک تبدیل شده بودم.

من چند بار دیگر با نام جلال الدین فارسی برخورد کرده ام. اولین بار در جریان ساخت یک فیلم درباره ی امام صدر که متوجه شدیم ایشان به هیچ عنوان مصاحبه ای با موضوع امام موسی صدر را نمی‌پذیرند. دومین بار هنگام مصاحبه با یکی از مطلعین پرونده که باذکر شواهدی از کتاب آقای فارسی  «زوایای تاریک» او را به اطلاع از چگونگی ربودن امام موسی صدر متهم می کرد. 

بار سوم هم به تحقیقاتم در مورد شهید بهشتی مربوط می‌شود و شبهه ای که پس از اطلاع از نامزدی جلال الدین فارسی از طرف حزب جمهوری برای ریاست جمهوری برایم پیش آمد که چطور شهید بهشتی با توجه به روابط نزدیک و برادرانه با امام موسی صدر به معرفی کردن دشمن آشکار ایشان به عنوان کاندیدای حزب راضی شده است؟ دکتر علیرضا بهشتی پاسخم را اینگونه داد که جلال الدین فارسی در شورای مرکزی حزب رای می آورد و شهید بهشتی بر اساس روش و منش خاص خود به رای اکثریت گردن می نهد و اما بعد ایشان را فرا می‌خواند و به او می گوید که ما شنیده ایم شما انسان خودرایی هستی و به عنوان نامزد حزب باید تعهد دهی که به سیاست‌های تصویب شده ی حزب پایبند باشی.

بار آخر هم در این روزها است که آقای فارسی در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس حکم قتل  امام صدر را به همان دلایلی که من شیفته اش شدم صادر کرده و خیلی آشکار به اطلاع و حتی دخالت در ماجرای ربودن ایشان توسط قذافی اعتراف کرده است. 

این روزها همه خواستار احضار آقای فارسی به عنوان مطلع به دادگاه و پاسخگویی اش درباره ی ربودن امام صدر هستند. اتفاقی که اگر بیفتد بسیار مبارک است. اما اگر این اتفاق نیفتاد، حداقل بیایید دست به دست هم دهیم و به این نکته فکر کنیم که چرا باید شخصی که به اعتراف تمام کسانی که می شناسندش عصبی و خودرای است و سابقه ی قتل یک انسان بیگناه در پرونده اش است. خودبزرگ بین و کینه توز است و خود را برتر از همه می داند، باید به جای حضور در زندان و فکر کردن به اشتباهات بزرگش، تریبون وسیع و گسترده در اختیارش  باشد تا در مورد مرد مظلومی که بنیان گذار مقاومت اسلامی در لبنان است و در راه عزت شیعه در لبنان و دیگر نقاط جهان از خود گذشت، لجن پراکنی کند. مردی که در حق او و همپالکیهایش جز خوبی نکرد و آنها چه خوب در تمام این سالها به او بدی کردند.

  • سید امیر پژمان حبیبیان