سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.
نویسندگان

۲۴۷ مطلب توسط «امیرپژمان حبیبیان» ثبت شده است

چراغ راهنمایی سر خیابان آسمان قرمز است

پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۹ ق.ظ


همیشه فکر می‌کردم باب رسیدن به خدا بسته نمی‌شود. اما این روزها در تجربه‌‌ای نفس‌گیر متوجه شده‌ام که آسمان هم چراغ قرمز دارد و گاهی هر چه صبر می‌کنی تایمرش صفر نمی‌شود. فرقش این است که این چراغ در بیرون نیست. در درون خود ما است. عملکرد ما است که چراغ را قرمز و سبز می‌کند. گاهی باید آنقدر پشت چراغ  صبر کنی که آثار یک عملکرد نادرست از درونت پاک شود و بتوانی حرکت کنی. تازه آن‌وقت ممکن است بنزینت تمام شده باشد و سر چهارراه مانع دیگران هم بشوی. باید مراقب بود و ماشین روح را درست راند.

  • امیرپژمان حبیبیان

تنهایی و انفعال درد مشترک

پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۴ ق.ظ

چهار سال پیش چنین روزی در فیس‌بوک نوشتم:

این روزها با هر کس که صحبت می‌کنی به نوعی از یک درد مشترک رنج می‌برد: تنهایی.به نظرم تنهایی در جامعه‌ی ما همه‌گیر شده.دامنه‌اش هم فراتر از با کسی بودن, ازدواج کردن, دوست و رفیق به تعداد زیاد داشتن یا نداشتنه.به نظرم جامعه‌ی ما از سه بحران عمده رنج می‌برد: اول مساله‌ی قضاوت. ما برای فهم هم وقت و انرژی کافی نمیگذاریم و در نتیجه قضاوتمان از یکدیگر ناقص و یکطرفه است و این به عدم اعتماد منجر میشود. بحران دوم خودخواهی مفرطیست که دچارش هستیم. در نهایت هر رابطه فقط خودمان را می‌بینیم و به طرف یا طرفهای مقابلمان و تاثیری که رفتار ما در آنها می‌گذارد، فکر نمی‌کنیم. مصرف‌گرایی به نحو عجیبی در جامعه‌ی ما رسوخ کرده تا جایی که روح انسانها را هم جزو لوازم مصرفی به حساب میاوریم. و مساله‌ی سوم، فراموش کردن مسئولیت‌پذیری نسبت به خود و روابطمان است. شاید این نکته بتواند در زیر مجموعه‌ی خودخواهی طبقه‌بندی شود، اما به نظر من فراتر از آن است. میتوان خودخواه نبود اما به دلیل تنبلی و ترس، نه نسبت به خود و نه دیگران مسئولیتی قبول نکرد و به انفعال در روابط اجتماعی تن داد.

  • امیرپژمان حبیبیان

خلاصه ها(چند شعر کوتاه از عهد بوق)

چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۱ ب.ظ

این کارهای کوتاه در ۱۳۸۳ سروده شده‌اند. روزگاری که خوب بود و نبود. امروز پیدایشان کردم و فکر کردم بد نیست اینجا بازنشر شوند.


-۱-


شاید شبی

با دریا نشستم

و تو را باز آفریدم.

 

-۲-


گاهی فکر میکنم

چرا باد هرجا بخواهد میوزد؟

چرا من تا تو نمیوزم؟


-۳- 

من تمام میشوم

بالها سکوت میکنند

خدا سفره آسمان را جمع میکند.


-۴-

 شب می آید و روز هم

عاقبت سکوت ما را در بر میگیرد.

باد می آید

ما میوزیم و محو میشویم.


-۵-

 گاهی صدایت را که گم میکنم

باد را به آغوش میکشم

شاید

لحظه ای میان برگها ـ تو را زمزمه کرد.


-۶-

 

 گاه باید نشست و نگاه کرد

تو نمیدانی چه بر صحنه میگذرد.


-۷-

 

تمام شب را گریه میکردم.

تمام شب انتظاری بیهوده بود.

کسی را که یافته ای

باد میبرد

وتو عاقبت

آسمان را میبخشی.



۱۳۸۳

  • امیرپژمان حبیبیان

گذشته های گذشته

سه شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۷ ب.ظ


سالها از روزی که این عکس را گرفتم گذشته است. ماه رمضانی بود که با حمید درخشنده و دوستان ساوه ای به باغی رفتیم و من با دوربین حمید و صادق رستگار تمرین عکاسی کردم.

  • امیرپژمان حبیبیان

پیش درآمد تعزیه و مداحی

شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۱۴ ق.ظ
این قطعه در در دستگاه ماهور و توسط غلامرضا فرجپوری خوانده شده است.
 کاش مداح های امروز به سنت های پیشینیان نیم نگاهی می انداختند و آمیزش زیبای شعر و شور و شعور و سوگ را از آنان می آموختند. شعر این قطعه را گوش کنید، در کمال سادگی شما را با چرایی قیام امام حسین ع روبه رو می کند.
  • امیرپژمان حبیبیان

ویدیو کلیپ عاشورا از نگاه صدر

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۵۳ ب.ظ

 

 
 
این ویدیو خیلی اتفاقی برای یک مراسم محدود در اصفهان ساخته شد و خیلی اتفاقی تر در اینترنت آپلود شد. تعداد بینندگان این کار مرا شگفت زده کرده است. دو سال پیش در محدوده ی زمانی محرم جزو پربیننده ترین ویدیوهای آپارات بود. امسال در کانال خودم با کیفیت بهتر بازنشرش می کنم.
  • امیرپژمان حبیبیان

غایت جهان

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ



این کلام آوینی، همیشه در سخت ترین زمان ها برایم  الهام بخش بوده، یعنی هر چه رنجت بیشتر، هر چه تنهاتر به مقصود نزدیک تر.

السلام علیک یا ثارالله.

  • امیرپژمان حبیبیان

رونمایی از کتاب مشاهیر خاندان صدر

پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۵۲ ب.ظ

 

 

 

این پست را باید یک هفته‌ای زودتر می‌گذاشتم اما فراموش کردم:

محسن کمالیان پژوهشگری از نوع کمیاب آن است. دنبال کارهای بزرگ و دهن‌پرکن نیست. سالیان سال است که در یک زمینه کار می‌کند. او از امام موسی صدر شروع کرد و به خاندان صدر رسید و همچنان این مسیر را ادامه می‌دهد. به نظرم تا به حال شش کتاب در این زمینه چاپ کرده است که هرکدام منحصر به فردند و منابعی ارزشمند در شناخت امام موسی صدر و خاندان صدر و به طور کلی بخشی از تاریخ شیعه به شمار می‌روند. افتخار داشتم تا به همراه آقای مهدی شاکری و همسرم از مراسم رونمایی جلد اول کتاب مشاهیر خاندان صدر مستند کوتاهی بسازم که لینک آپارات آن را در پایین میگذارم.

 

 

 

 

 

 

    

       

  • امیرپژمان حبیبیان

ماجرای یک عکس جنجالی

پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۲۷ ب.ظ

imam sadr001




داستان یک عکس

توضیح:

این عکس از زمان انتشارش سر و صدای زیادی به پا کرد، دیروز بالاخره مؤسسه‌ی فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر به این ماجرا واکنش نشان داد و توضیحاتی را از زبان خانم فاطمه صدر عاملی همسر مرحوم صادق طباطبایی که هر دو در عکس حضور دارند(خانم با حجاب) منتشر کرد:



نزدیک به یکسالی است که عکسی با محوریت امام موسی صدر در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود.


در این عکس دکتر صادق طباطبایی، صادق قطب‌زاده، فاطمه صدرعاملی و دختر کوچکش و یک زن دیگر در کنار امام موسی صدر حضور دارند. توضیحاتی به همراه این عکس در شبکه های مجازی منتشر شده که برای دریافت اطلاعات درست از یکی از افراد حاضر در عکس در این باره پرسش کردیم.


فاطمه صدرعاملی، همسر مرحوم صادق طباطبایی و خواهرزاده امام صدر درباره ماجرای این عکس گفت: «این عکس حدود یکسال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یعنی 1977 در پاریس گرفته شده است. در آن سال امام موسی صدر به آلمان و منزل ما آمده بود و قصد داشت برای انجام کاری به پاریس برود. برنامه بر این شد که این سفر با اتومبیل مرحوم دکتر طباطبایی انجام شود. دکتر به من نیز پیشنهاد کرد که با دخترمان یعنی غزاله در این سفر همراه شویم. بنابراین به همراه امام صدر و دکتر طباطبایی از آلمان راهی پاریس شدیم.»


او در ادامه عنوان کرد: «در پاریس منزلی را کرایه کردیم و این عکس هم در همان منزل گرفته شد و اینطور که دیگران گمان می‌‌کنند در کافه نیست. من در این عکس مشغول غذا دادن به دخترم غزاله هستم و خانم دیگری که مشغول صحبت با قطب‌زاده است، یک بانوی فرانسوی به نام «ماری کلود» است که همسر یکی از مبارزان فلسطینی به نام همشری بود. آقای همشری گویا در فرانسه به دست موساد ترور شد.»


همسر مرحوم دکتر طباطبایی همچنین گفت: «به خاطر دارم که در مسیر همین سفر آلمان به پاریس در جایی ماشین به علتی عیبی پیدا کرد و جلو نمی‌رفت و دکتر طباطبایی رفت تا بتواند لوازم مخصوص به ماشین را تهیه کند و بازگشتش کمی دیر شد. امام موسی صدر از این تاخیر نگران شده بود و مدام به من دلداری می‌داد که نگران نباشم، در صورتی که من نگران نبودم و خود ایشان دلشوره داشت. همچنین در بازگشت به آلمان نیز آقای محمد هاشمی، برادر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به همراه ما به آلمان آمد تا از آنجا به آمریکا برود.»

  • امیرپژمان حبیبیان

دین و دنیا به نقل ار ابن خلدون

چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۱۶ ق.ظ

دنیای خویش را به پاره کردن دینمان وصله میکنیم... سپس نه دینمان باقی می ماند و نه آنچه را که وصله میکنیم... 


ابن خلدون...نقل از کتاب پیام آور عاشورا...

  • امیرپژمان حبیبیان