چرا بزرگانمان باید در ماهوارهها معرفی شوند؟
ایسنا سرویس فرهنگی و هنری - تلویزیون و رادیو:
تهیهکننده فیلم «هراس و پرواز» که مستندی دربارهی محسن وزیری مقدم است، از اینکه این فیلم بعد از چند سال از تلویزیون پخش نشده است، ابراز تاسف کرد و گفت: چرا هنرمندان بزرگ ما باید توسط تلویزیونهای ماهوارهای خارج از کشور معرفی شوند؟!
به گزارش خبرنگار تلویزیون و رادیو ایسنا، امیر پژمان حبیبیان، کارگردان، تهیهکننده و تدوینگری است که در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ فیلم مستند «هراس و پرواز» را تهیه کرده است که به زندگی و آثار محسن وزیری مقدم، نقاش و مجسمهساز پیشکسوت و مدرنیست اختصاص دارد.
حبیبیان طی گفتوگویی دربارهی اهمیت ساخته شدن این فیلم توضیحاتی ارائه داده که انعکاس آن را میخوانیم:
نقاشی که میخواست آثارش را بسوزاند
وی درباره چگونگی ساخته شدن فیلم «هراس و پرواز» توضیح داد: در پی ساخت پرترهای از یک استاد هنرهای تجسمی بودیم که وزیریمقدم را از بین دیگر استادان انتخاب کنیم، اتفاقی ژورنالیستی موجب آشناییمان با این هنرمند و در نهایت ساخت فیلم «هراس و پرواز» شد.
بر اساس این گزارش حدود سال ۱۳۸۴ سحر سلحشور خبری در روزنامهای میخواند که محسن وزیریمقدم، نقاش معاصر میخواهد نقاشیهایش را آتش بزند. سلحشور با کمک موزه هنرهای معاصر استاد وزیریمقدم را پیدا میکند و به او پیشنهاد ساخت یک فیلم مستند میدهد و وزیری مقدم هم میپذیرد. البته بعد مشخص شد که ماجرای آتش زدن نقاشیها بیشتر یک سوتفاهم رسانهای بوده و ظاهرا موزه هنرهای معاصر قرار بوده که کارهای وی را به امانت نگهداری کند، اما پس از مدتی سر دواندن از این کار سر باز میزند و وزیری مقدم نیز عصبانی میشود و میگوید: «من که جا ندارم این همه تابلو رو نگه دارم، همهشون رو میبرم دشت ورامین، آتیششون میزنم». خبرنگاری هم که آنجا حاضر بوده این تهدید را جدی فرض کرده و کار به روزنامهها میکشد.
شراکت در خاطرات و کابوسهای یک هنرمند
حبیبیان درباره فضای این فیلم اظهار کرد: فیلم از نگاه فیلمسازی روایت میشود که به دیدار محسن وزیریمقدم رفته به حرفهایش گوش میدهد. عکسها و آثارش را نگاه میکند و در خاطرات و کابوسهای او شریک میشود.
وی اضافه کرد: زمان مونتاژ متوجه شدیم به بیان حس و زاویه دید راوی هم نسبت به آثار و هم نسبت به نقاش نیاز داریم که قرار شد گفتار متن را بنویسم. با توجه به دریافتها و حسی که آن زمان داشتم، در نهایت به یک فضای شاعرانه رسیدم. شاید اگر الان دوباره بخواهم گفتار متن فیلم را بنویسم، از زبان سادهتر و سرراستتری استفاده کنم ولی از این نکته نگذریم که بعضی فضاها و شکلهایی که در کارهای محسن وزیریمقدم وجود دارد، به اندازهای شاعرانه است که توضیح و توصیف آن نیز جز با استفاده از عناصر شعری امکانپذیر نیست.
چرا «هراس و پرواز؟»
این تهیهکننده درباره انتخاب عنوان فیلم که به دورهای از نقاشیهای وزیریمقدم اختصاص دارد، تصریح کرد: بله درست است هراس و پرواز نام دورهای از نقاشیهای محسن وزیریمقدم است که در آنها تیغههای برندهای که هیولاهای افسانهای را تداعی میکنند، به یک پرنده یا لکه رنگ حمله کردهاند و او سعی در گریز از میان هیولاها به سوی آسمان دارد.
حبیبیان معتقد است: ترکیب «هراس و پرواز» تمثیلی از زندگی خود وزیریمقدم است که همیشه میان هراس بیپناهی و تهدیدهای موجود در جهان معاصر و میلش برای پرواز که در هنرش متجلی میشود، سرگشته ایستاده و تلاش میکند اثر دستهایش را بر چهرهی این جهان حک کند تا شاید به آیندگان یادآوری کند که ما در برابر تمام هیولاهایی که میخواستند با مسخ انسان نام و نشان او را از این کره خاکی پاک کنند، مقاومت کردیم و اثر خراش انگشتانمان بر هستی گواه ادعای ما است.
وی افزود: در گفتوگوهایی که با محسن وزیریمقدم داشتیم، متوجه شدیم ماجراهایی که در کودکی و نوجوانی ایشان اتفاق افتاده، ریشهی بسیاری از دورههای کاری ایشان هستند. به عنوان نمونه ریشهی نقاشیهای شنی را خاکبازیهای کودکانه و ریشهی هراس و پروازجستوجوهای کودکیاش در خرابهها به دنبال تکهچینیهای شکسته بوده است. ما سعی کردیم بخشی از این خاطرات را البته در محدودهی امکاناتمان بازسازی کنیم و در انتهای فیلم هم سعی کردیم وارد کابوسهای این هنرمند شویم و هراسهایش را به تصویر بکشیم.
همکاری محسن وزیریمقدم با یک گروه فیلمسازی
حبیبیان درباره تجربه همکاری با محسن وزیریمقدم توضیح داد: پیش از ما چندین نفر برای ساخت فیلم با ایشان تماس گرفته بودند و حتی مقداری هم فیلم گرفته بودند، اما نیمه کاره رها شدند. به هر حال ما به لطف خدا توانستیم کار را ادامه دهیم و به پایان برسانیم.
این مستندساز ادامه داد: این فیلم در هر مرحله سختیهای خودش را داشت. در هنگام تدوین ما با دو گزینه روبهرو بودیم. نخست سیر زندگی و تطور آثار وزیریمقدم را بیان کنیم و دوم این که به زندگی پر ماجرای ایشان بپردازیم و سختیهای هنرمند بودن را به تصویر بکشیم. برای هر دو گزینه هم به اندازهی کافی تصویر و صدا و آرشیو وجود داشت. من به عنوان (تهیهکننده) موافق گزینهی نخست و کارگردان موافق گزینهی دوم بود. در نهایت (سیر زندگی و تطور آثار) انتخاب شد.
حبیبیان یادآور شد: در مرحلهی نخست تصویربرداری که کارگردان فیلم به تنهایی انجام داده بود. استاد برای یکی - دو روز مصاحبه و چند ساعت حضور دوربین در منزل، موافقت کرده بودند و البته به شرط و شروط. آن زمان استاد در بحران بدی به سر میبردند. یکی دو سال پیش از ملاقات ما با ایشان آثارشان را برای تاسیس موزه در اختیار شهرداری قرار داده بودند و مدتی بعد با انجام نشدن تعهدات شهرداری مجبور شدند کارهایشان را تکه و پاره از این فرهنگسرا و آن فرهنگسرا جمع کنند که فشار آن روزها موجب آسیب دیدن چشمهای ایشان شد. بعد قرار شد که موزه هنرهای معاصر کارهای او را نگهداری کند که این اتفاق هم نیفتاد.
تولید «هراس و پرواز» در گروه ادب و هنر شبکه چهار
حبیبیان طی توضیحاتی دربارهی پذیرفته شدن فیلم «هراس و پرواز» در گروه ادب و هنر شبکه چهار گفت: اشاره کردم که خانم سلحشور حدود دو - سه روز از وزیریمقدم تصویر و مصاحبه میگیرد. مدتی بعد از من خواست که فیلم را تدوین کنم. بعد از دیدن راشها و ملاقات حضوری با محسن وزیریمقدم، به نظرم رسید که کار باید با پژوهش بیشتر، در زمان طولانی و عمیقتر دنبال شود. به سلحشور پیشنهاد دادم تهیهکنندگی فیلم را به عهده بگیرم و ایشان پذیرفتند. از آن زمان به مدت دو سال هر بار که استاد به ایران میآمدند، از ایشان تصویر میگرفتیم و اتفاقهای مهم زندگی ایشان را ثبت میکردیم. در عین حال درباره آثار ایشان مطالعه داشتیم و به نوعی به دلیل زمانهای محدود حضور ایشان در ایران دو مرحله پژوهش و تصویربرداری همزمان پیش میرفت.
وی ادامه داد: بعد از گذشت سه سال پروژه را به شبکه چهار پیشنهاد کردم و با مساعدت و لطف محمد زینالعابدینی، مدیر وقت گروه مستند فیلم «هراس و پرواز» در گروه ادب و هنر شبکه چهار پذیرفته شد. بعد از آن تصویربرداری به شکل متمرکزتری دنبال شد و ظرف یک سال پروژه به پایان رسید. در ممیزی تنها دو مورد اصلاحیه دریافت کرد که یک مورد آن به دلیل مشخص بودن آرم کارخانه در روی پاکت شیری که استاد مینوشیدند، بود. فیلم در جشنواره فجر همان سال نامزد دریافت سیمرغ بلورین بخش مستند بلند جشنواره فجر شد ولی متاسفانه شبکه چهار سیما علیرغم مساعدت و همدلی خوبی که در هنگام تولید فیلم نشان داد هنوز این فیلم را پخش نکرده است!
نمیدانم چرا فیلم از تلویزیون پخش نشد
وی با تاکید بر این موضوع که نمیدانم چرا فیلم تاکنون از صدا و سیما پخش نشده، ادامه داد: هیچ دلیل عقلانیای برای این کار وجود ندارد. ما از پول بیتالمال فیلمی ساختهایم که هنرمند اصیلی را معرفی کنیم که میتواند برای بسیاری از جوانان و نوجوانان کشور ما الگو باشد. هنرمندی که علیرغم تحصیل و زندگی در اروپا آثارش رنگ و بویی ایرانی دارند و این ارتباط با ریشهها نه فقط در ظاهر و سطح که در عمیقترین لایهها جریان دارد. شخصی که بهترین منتقدان اروپا مانند «آرگان» ستایشگر او بودند و میتوانست با بهرهبرداری از این موقعیت قلههای شهرت و افتخار را در آنسوی دنیا فتح کند، به ایران آمد و در هنرستان و دانشگاه به تدریس پرداخت و تعداد زیادی شاگرد تربیت کرد که بسیاری از بزرگان هنر تجسمی ما از آن جملهاند.
این مستندساز اظهار تاسف کرد: در این هنگامهی هجوم سطحیگری و ابتذال، امثال وزیریمقدم کیمیایی هستند که ما باید حضورشان را غنیمت بشماریم و برای معرفی آنها به نسل جوان علاقهمند هنر سخت کار کنیم. کسانی که علیرغم مواجههی مستقیم با هنر و فرهنگ غربی، در آن حل نشدند و اصل خویش را فراموش نکردند و با تلاش و بصیرت از آموختههایشان در غرب برای آفریدن آثار هنریای با رنگ و بوی ایرانی که مخاطب جهانی دارد، استفاده کردند. فیلم «هراس و پرواز» با وجود موضوع سخت و پیچیدهاش(هنر تجسمی انتزاعی) این توان و جذابیت را دارد که تماشاگر را از هر قشر و طبقهای یک ساعت با خود همراه کند و در نهایت با رضایت بدرقهاش کند همچنین، رویکرد آموزشی فیلم مخاطب را بسته به میزان سواد و تجربهاش با هنر انتزاعی و الفبای آن آشنا میکند.
ضرر و زیان گروه سازنده فیلم
حبیبیان صدا و سیما را مهمترین رسانه دانست و افزود: نمایش فیلم از صدا و سیما موجب ارتباط ما با مخاطبان میلیونی درون کشور میشود. برایم به عنوان یک فیلمساز ایرانی کار کردن با صدا و سیما موجب افتخار است. ولی این پرسشم، همچنان بیپاسخ مانده است "چرا هنرمندان بزرگ ما باید توسط تلویزیونهای ماهوارهای خارج از کشور معرفی شوند؟" اتفاقی که بارها افتاده و در صورت عدم برنامهریزی مناسب و درست متاسفانه باز هم خواهد افتاد.
وی یادآور شد: من فیلم را برای شبکه چهار تلویزیون ساختهام و آنها صاحبش هستند. نمایش ندادن این فیلم برای ما هم به عنوان تیم سازنده باعث ضرر و زیان است، چون زحمت کاری را کشیدهایم که دیده نمیشود. بعد از «هراس و پرواز» علیرغم وعدهها و حرفهای شیرینی که از مسوولان شبکه چهار شنیدهام هنوز نتوانستهام دوباره، با این شبکه همکاری کنم. همیشه جملهای که شنیدهام این بوده: «ما افتخار میکنیم با شما کار کنیم اما در نهایت نه طرحی پذیرفته شده و نه کاری پیشنهاد شده»!
ساخت فیلمی ده سال طول کشیده است
وی از رفاقت چندین ساله به واسطه ساخت این فیلم با وزیریمقدم گفت و تصریح کرد: به هر حال امروز رابطهی کاری من با محسن وزیریمقدم تبدیل به رفاقتی 10ساله شده است. در این مدت بسیار از او آموختهام. شاید آموختن کلمهی مناسبی برای تشریح این رابطه نباشد. او بیشتر نقش پیر و مرشد را در سیر و سلوک هنری برایم دارد. من به دنبال کشف رازی هستم که او را در 90 سالگی و با چشمان کمبینا همچنان تازه و پرطراوت نگه داشته است. این روزها در تلاش برای آمادهسازی فیلمی هستم که حاصل این 10 سال رفاقت است، 10 سال در ایتالیا، تهران و شهرهای مختلف از نمایشگاهها و ملاقات او با دیگر بزرگان هنرهای تجسمی ایران که برخی از آنها دیگر در قید حیات نیستند و تصاویر آنها موجود است. تدوین این فیلم به علت حجم بالای راشها مستلزم صرف زمان طولانی و هزینه است. امیدوارم بتوانم برای این فیلم سرمایهگذار پیدا کنم تا آن را نمایش دهم.
- ۹۴/۰۳/۲۰