سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.
نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» ثبت شده است

در پشتی

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۴۳ ب.ظ
با مدیر یکی از شبکه‌ها صحبت کردم. میگه مقصر بیکاری خودتی. لابد پیگیریت کمه. میگم من هر کاری برای تلویزیون کردم برآورد مثبت گرفته اما بعد هر طرحی دادم رد‌کردن. حقیقت ماجرا اینه که عمده ی پروژه های سیما از در پشتی میاد و تصویب میشه و پولی برای ما ژنهای پست نمی‌مونه.
به صراحت میگن ما به کسی که بشناسیم اعتماد میکنیم.
مساله اینه که امثال من چوب دو سر طلاییم. این طرف به خاطر عقاید مذهبی و جهت گیری انقلابی و صراحت در بیانشون همه فکر می‌کنند چاه نفت را به خونه‌ی ما وصل کردن و از این طرف خودم گاهی آرزو می‌کنم کاش یه پراید داشتم و می‌رفتم اسنپ حداقل در ضروریات زندگی نمی‌ماندم.
  • امیرپژمان حبیبیان

شهروند مطالبه‌گر

سه شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۰۴:۴۲ ب.ظ

به هر خبری که پررنگ میشود و پیوسته به آن دامن میزنند تا موج شود بدبینم.اصلاح طلبان سالها با این سبک خبرسازی فریبمان دادند و اصولگراها هم سعی می‌کنند از روی دستشان کپی کنند.هیچکس نمیگوید شاید حق با طرف مقابل باشد.طرفداران هر طرف بدون کمترین آگاهی صف‌ می‌بندند و جان هم می‌افتند.طرفین ماجرا هم بدون این که تعهدی به روشنگری داشته باشند،می‌ایستند تا پیاده‌نظامشان به جان هم بیفتند بلکه زور یکی به دیگری چربید. بیایید برای اولین بار به جای تلاش برای راه انداختن موج و ساختن سد در برابر آن دو طرف ماجرا را از جای امنشان بیرون بیاوریم و جلوی دوربین بنشانیم و از آنها بخواهیم توضیح دهند که اصل قضیه چیست و مشکل در کجا است؟ بیایید به جای پیاده نظام شدن، باشیم.

  • امیرپژمان حبیبیان

آیا ایران مال تداوم آرمان شهدا است؟

شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۳۶ ق.ظ

تلویزیون یه کلیپ تبلیغاتی پخش کرد که روند ساخت ایران مال را با صحنه‌های دفاع مقدس و رزمندگان موازی مونتاژ کرده بود و می‌خواست القا کند که این پروژه ادامه‌ی دفاع مقدس و آرمان‌های انقلابه. پارادوکس جالبیه اون یکی رفت که فرهنگ غربی نیاد، این یکی از مصادیق بارز نفوذ فرهنگ مصرفگرا است.
من توقع دارم که این کلیپ موهن و سوء استفاده‌گر دیگه پخش نشه، امیدوارم مسئولان تلویزیون خجالت بکشند و نظام هم به این جمعبندی برسه که تا صدا و سیما انقلاب را از بین نبرده یه فکری برای در آوردنش از این وضع اسفبار انجام بده. از خون شهدا خجالت بکشیم و آرمان‌هایمان را نفروشیم.

  • امیرپژمان حبیبیان

یک گفت‌وگوی قدیمی

شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۰۲ ب.ظ



توضیح : این گفت‌وگو در شهریورماه ۱۳۹۵ انجام شده است. فیلم هشت بهانه‌ی کوچک برای یادآوری در سی و هشتمین سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر (نهم شهریور ۱۳۹۵) از شبکه‌ی اول سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. 

به گزارش روابط عمومی موسسه امام موسی صدر، مستند اپیزودیک «هشت بهانه کوچک برای یادآوری» به کارگردانی محمد سمیع‌پور سال گذشته با موضوع شناخت امام موسی صدر ساخته شده است. این فیلم که محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج و خانه مستند انقلاب اسلامی است، در سی و هشتمین سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر از شبکه‌ اول سیما پخش شد.

به مناسبت پخش تلویزیونی این مستند با امیرپژمان حبیبیان، تهیه کننده، محمد سمیع‌پور، کارگردان و مهدی شاکری، مشاور فیلم گفت‌وگو کرده‌ایم که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

امیر پژمان حبیبیان در این گفت‌وگو در پاسخ به سوالی درباره ایده اولیه برای ساخت این مستند گفت: «مرداد سال ۱۳۹۴ بود که فکر ساخت مستندی درباره مسئله ربودن امام موسی صدر به ذهنمان رسید تا برای نهم شهریور، سالروز ربودن امام موسی صدر پخش شود. محمد سمیع‌پور پیشنهاد ساخت این فیلم را برای پخش در صدا و سیما و یا در نهایت سایت‌های اینترنتی به من ارائه کرد.» 

وی در ادامه گفت: «موضوع ساخت فیلم را با خانم حورا صدر، مدیر مؤسسه امام موسی صدر مطرح کردیم و بلافاصله جلسات هماهنگی و پیش‌تولید شروع شد، اما پس از چند جلسه متوجه شدیم که ساختن فیلمی درباره مسئله ربودن و پیگیری پرونده بسیار سخت است، چرا که زمان و امکانات لازم را برای ساخت نداشتیم. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که فیلمی با موضوع شناساندن هر چه بهتر شخصیت امام موسی صدر به کسانی که ایشان را نمی‌شناسند، ساخته شود. بر این اساس نسخه‌ای آماده کردیم اما روند آماده‌سازی آن طول کشید و چندان هم مورد قبول واقع نشد. پس از مدتی وقفه و در ادامه مهدی شاکری برای مشاوره به تیم ما پیوست و با نگاهی جدید ساخت نسخه دیگری را آغاز کردیم.» 

تهیه کننده «هشت بهانه کوچک برای یادآوری» ساختار این مستند را اپیزودیک خواند و گفت: «مبنای کار ما مواد آرشیوی به جا مانده از زمان حضور امام موسی صدر در لبنان بود. بر این اساس چند تصویر و فیلم و فایل صوتی را انتخاب کردیم و کار پس از مشورت‌های بسیار عوامل سازنده به هشت اپیزود تقسیم شد و هر اپیزود با یک تصویر، فیلم یا فایل صوتی داستانی از زندگی امام موسی صدر را برای مخاطبان روایت می‌کرد. در نهایت نسخه اولیه را یکی از دوستان به خانه مستند انقلاب اسلامی نشان داد و این مرکز نیز برای در اختیار گرفتن این نسخه اشتیاق نشان داد.»

وی درباره مشکلات و موانع موجود بر سر راه ساخت این فیلم عنوان کرد: «یکی از بزرگترین مشکلات ما برای ساخت این فیلم نبودن اسناد آرشیوی کامل از امام صدر در ایران بود. علیرغم تمام تلاش‌های مؤسسه برای گردآوری اسناد، متاسفانه عکس‌های با کیفیت زیادی از امام وجود ندارد. در لبنان هم دسترسی به منابع و اسناد آرشیوی درباره امام صدر سخت است. مؤسسات دیگری هم در ایران هستند که اسناد و منابعی از امام در اختیار دارند، اما آنها را در اختیار مستندسازان قرار نمی‌دهند.»

می‌خواستیم به مردم و مسئولان روش‌های فکری و عملی امام صدر را یادآوری کنیم


وی درباره هدف ساخت این مستند عنوان کرد: «پرداختن به سیره امام موسی صدر و پیگیری قضیه ربایش ایشان، از ضروری‌ترین مسائل در شرایط فعلی است. پایه مقاومت اسلامی که امروز نتایج درخشان آن را در مقابله با اسرائیل و جبهه استکبار در منطقه مشاهده می‌کنیم، به همت امام موسی صدر بنا گذاشته شد. همچنین شیوه‌ای که ایشان، شیعیان مظلوم لبنان را از حضیض به اوج رسانید از نمونه‌های درخشان مدیریت جهادی است و تحلیل این روش‌ها و پیاده‌سازی آنها در جامعه می‌تواند بسیاری از مشکلات امروز ما را حل کند. در واقع تیم سازنده این فیلم در حال یادآوری این نکته به مردم و مسئولان است که باید از روش‌های فکری و عملی امام صدر آموخت.»

حبیبیان در بخش دیگری از این گفت‌وگو به ارسال نسخه‌هایی از این فیلم به جشنواره‌های مختلف سینمایی اشاره کرد و گفت: «فیلم را به جشنواره سینما حقیقت ارائه کردیم که مورد قبول جشنواره قرار نگرفت. دلیل آن هم به ما اعلام نشد. البته با توجه به کیفیت فیلمهایی که مورد قبول واقع شدند فکر میکنم که دلایل فنی و هنری برای این عدم پذیرش در کار نبوده است. در نهایت فیلم به جشنواره عمار فرستاد شد که مورد پذیرش قرار گرفت و در بخش «مستند: بیداری اسلامی» نیز کاندید جایزه شد.»

وی افزود: «به طور کلی هر فیلمی برای دیده شدن ساخته می‌شود. مهم‌ترین هدف ما از ساخت این فیلم نیز معرفی هرچه بهتر و بیشتر شخصیت امام به مردم بود. برای ما فرقی نمی‌کرد که فیلم در کجا نمایش داده می‌شود، هر چند که جشنواره عمار برای پخش فیلم هیچ شرط و شروطی را نگذاشت و فیلم بدون هیچ حذفیاتی در این جشنواره شرکت کرد.»

حبیبیان بازخورد تماشاگران جشنواره عمار از این فیلم را مثبت ارزیابی کرد و گفت: «نمایش فیلم در جشنواره با استقبال مواجه شد، اما برای من قابل پیش‌بینی بود که به دلیل شرکت در جشنواره عمار، فیلم مورد انتقاد منتقدان قرار بگیرد. این دوستان بدون آنکه فیلم را ببینند لب به انتقاد از آن گشودند. امیدواریم خود آن را فارغ از این مسائل نقد و بررسی کنند. علاقمندم که در صورت رضایت «خانه‌ مستند انقلاب اسلامی» فیلم هشت بهانه در شبکه‌ اکران مردمی جشنواره‌ عمار هم نمایش داده شود تا تعداد بیشتری از مخاطبان با زندگی امام موسی صدر آشنا شوند.»

نیت ما شکستن سکوت رسانه‌ای درباره امام صدر بود


محمد سمیع‌پور، کارگردان «هشت بهانه کوچک برای یادآوری» نیز در این گفت‌وگو درباره چرایی پرداختن به زندگی امام موسی صدر گفت: «متاسفانه امام موسی صدر هیچگاه اولویت سیاستمدران و فرهنگیان نبوده است. بر این اساس نیت اصلی ما از ساخت فیلم این بود که سکوت رسانه‌‌ای که در سینما و تلویزیون نسبت به امام موسی صدر وجود دارد، شکسته شود.»

وی افزود: «نیت اصلی بحث پیگیری بود، اما پس از چند جلسه پژوهش و تولید به این نتیجه رسیدیم که این مسئله به حدی حاشیه‌ساز است و حرف‌های غیر مستدل در آن روایت می‌شود که ما تصمیم گرفتیم یا ورود نکنیم یا وقتی ورود می‌کنیم بتوانیم تمامی این شبهات را پاسخ بدهیم. البته دسترسی‌ ما به دیپلمات‌های ایرانی درگیر در پرونده امام نیز محدود بود. بنابراین تصمیم گرفتیم در این حوزه که اهمیتش زیاد است ورود نکنیم و شبهه‌ای بر مشکلات و شبهات موجود اضافه نکنیم. به هر حال پروژه پیگیری نیز تاکنون به نتیجه نرسیده و در دولت‌های مختلف این پرونده ناکام و ناتمام مانده است. البته اگر بتوانیم با این مستندی که ساختیم شخصیت امام را به درستی معرفی کنیم ناخودآگاه این مساله به ذهن مخاطب خطور می‌کند که پس ایشان در حال حاضر کجا هستند و چه می‌کنند؟ بنابراین خواه ناخواه مساله پیگیری نیز مطرح می‌شود.»

سمیع‌پور در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره موضوع فیلم عنوان کرد: «تصمیم گرفتیم که بحث مقاومت را در مستندی که می‌سازیم مطرح کنیم. موضوع مقاومت در فعالیت‌های امام در کشور ما نادیده گرفته می شود. شاید یکی از دلایل این باشد که عموم مردم بیشتر بر این باورند که مقاومت با حزب‌الله لبنان شکل گرفت، در صورتی که این جنبش «امل» بود که ابتدا رفتارهای سیاسی و نظامی خود را عیان کرد و به مبارزه با اسرائیل پرداخت.»
وی در ادامه گفت: «برای ما مهم این بود که فیلم دیده شود، چرا که نسل جوان دهه ۶۰ و ۷۰ ایرانی آن طور که باید و شاید امام صدر را نمی‌شناسند. شخصیت ایشان این پتانسیل را دارد که افراد مختلف از مذاهب، ادیان و دیدگاه‌های گوناگون را جذب کند. یعنی اگر ما بتوانیم امام صدر را آنگونه که بود نشان دهیم، این مساله می‌تواند برای کشور ما وحدت آفرین باشد.» 

سمیع‌پور با اشاره به این که افرادی که در ساخت این فیلم حضور داشتند همه از علاقه‌مندان امام موسی صدر و آشنا با اندیشه او بودند، گفت: «هدف ما تحلیل مدیاها و بهانه‌هایی بود که در هر اپیزود مطرح شده‌اند. طبیعی بود که برای برخی مصاحبه‌ها سراغ کسانی برویم که به عنوان مدرس و صدرپژوه معروف بوده و در مؤسسه امام موسی صدر تدریس کرده‌اند یا اندیشه او آشنا هستند. همچنین از آرشیو اطلاعاتی مؤسسه هم بهره‌های فراوانی بردیم.»
وی همچنین عنوان کرد: «امام موسی صدر کسی است که شیعه را در لبنان از مزدوری جناح‌های چپ و راست خارج کرده و به یک کنشگر فعال تبدیل کرد. اگر امروز برکتی از مقاومت هست ریشه‌هایش به امام بازمی‌گردد. بنابراین امام شیعه را در لبنان از فرش به عرش آورد. متاسفانه با تمام اهمیت منظومه فکری امام موسی صدر به شخصیت او برای تبلیغ و ترویج چندان توجهی نمی‌شود. درست نیست که امام صدر به صورت سیاسی برخورد کنیم. امام را نباید جناحی در نظر گرفت و جناحی معرفی کرد. امام محدود به هیچ صنف و مذهبی نیست و با شخصیتی که دارد مورد قبول همه است.»

محتوای این فیلم یادآور تصویر امام موسی صدر به عنوان «امام مقاومت» است


بخش دیگری از این گفت‌وگو به صحبت‌های مهدی شاکری، مشاور پروژه ساخت «هشت بهانه کوچک برای یادآوری» اختصاص داشت. وی درباره حضورش در این کار گفت: «پس از آنکه نسخه‌اولیه‌ای از فیلم آماده شد، من به گروه تولید پیوستم. نسخه اولیه به دلیل عجله در آماده‌سازی نسخه‌ی قابل پخش و مناسبی نبود. پس از جلسات بسیار به این نتیجه رسیدیم که در محتوا بحث مقاومت را داشته باشیم و فرم کار نیز به صورت اپیزودیک باشد. به نظر من کار در نهایت به نسبت فیلم‌هایی که متن محور یا تصویرمحور هستند، خوب شده است. ایده اصلی اپیزودیک بودن هم از سعید اشیری بود.»

شاکری درباره هدف اصلی این فیلم توضیح داد: «محتوای این فیلم یادآوری تصویر امام موسی صدر به عنوان «امام مقاومت» است. تصویری که اکنون رو به فراموشی رفته است. اگر محدودیت‌ها نبود و امکان رفتن به لبنان برای دوستان فراهم می‌شد، شاید فیلم خروجی دیگری داشت. یادم هست که در جلسات تیم سازنده به این نتیجه رسیدیم که اگر محور را تصویر متفاوت و فراموش شده‌ای از امام بگذاریم، اولویت مطرح کردن ایشان در مقام امام مقاومت است.»

وی در ادامه گفت: «تک تک زوایای زندگی اجتماعی امام موسی صدر قابلیت فیلم شدن دارد. همین مسئله اعتصاب غذای امام در مسجد الصفا و فاصله ۵ روزه آن تا انفجار عین النبیه، تصویر کاملی از ایشان را هم به عنوان مرد صلح و جنگ نشان می‌دهد و هم کاملا دراماتیک است، بنابراین می‌توان آن را به داستان یک فیلم تبدیل کرد. ماجرا به این شرح است که امام چند روز اعتصاب کرده، روزه گرفته و می‌گوید که جنگ راه حل بحران لبنان نیست. ۵ روز بعد متوجه می‌شویم که ایشان رهبر یک سازمان نظامی مخفی (همان جنبش امل) است که با یک انفجار سهوی لو می‌رود و مجبور می‌شوند هویت آن را علنی کنند.» 

شاکری در پایان پیشنهاد داد: «امروزه شاید رسانه‌های مختلفی در قالب فیلم، عکس و... بخواهند کاری درباره امام انجام دهند. بنابراین مؤسسه امام صدر در تهران می‌تواند یک بانک فیلم، عکس، صوت و مولتی مدیا تهیه کند و در اختیار فیلمسازان، رسانه‌ها و پژوهشگران قرار دهند.»

  • امیرپژمان حبیبیان

🎬🎬🎬 هر دم از این باغ بری می‌رسد:

تلویزیون که دربست در اختیار اسپانسرها است و به نوعی آنها سیاستگذاران اصلی رسانه‌ی ملی ما شده‌اند. در سینما هم که پول و فروش حرف اول را می‌زند. حالا اگر این خبر تابناک فرهنگی درست باشد، تیر خلاص بر پیکره‌ی بیجان سینمای فرهنگی و مستقل ایران شلیک خواهد شد و پدرخوانده‌های سینمای ایران قدرتی عظیم به دست خواهند آورد. پدرخوانده‌هایی که دغدغه‌شان گنده تر شدن و پول‌دارتر شدن است، نه فرهنگ و دین و سرنوشت انسان. در این منجلاب فقر فرهنگی عمیق‌تر می‌شود و خلاها و شکا‌فها سر باز می‌کنند و جوانان و مستقلها مجبور به خودکشی می‌شوند، چه تعهد و دغدغه‌هایشان را قربانی کنند و چه جسمشان را، فرقی نمی‌کند به هر حال خودکشی اپیدمی خواهد شد. خبر را بخوانید:




انتشار خبرهایی درباره تشکیل کمپانی‌های سینمایی با تجمیع شماری از دفاتر تهیه و تولید فیلم سینمایی و ارائه امتیازات خاص به این دفاتر، با سکوت مسئولان سینمایی همراه شد و این نگرانی را به وجود آورد که تعاونی‌های سینمایی دهه شصت این بار با فرمی تازه احیاء شوند و در اتفاقی خطرناک، بخش خصوصی به دست گروه‌های خاصی بیافتد که تولید را نیز انحصاری نمایند و فعالیت در سینمای ایران برای سینماگران مستقل غیرممکن شود.


به گزارش «تابناک»؛ به تازگی برخی رسانه‌ها از پیگیری طرحی سخن به میان آورده‌اند که بر مبنای آن قرار است، دفاتر سینمایی و تهیه کنندگان با هم در قالب پنج کمپانی شریک شوند و تولیدات در قالب این کمپانی‌ها تجمیع و تولید و عرضه شود. بر اساس این مدل، شخص منتخب به عنوان مدیر کمپانی در حکم مدیرمسئول خواهد بود و با حذف پروانه ساخت، مسئولیت تولید برعهده مدیرمسئول نوشته خواهد شد اما بعید به نظر می‌رسد پروانه نمایش نیز در چنین فرآیندی حذف شود.


در همین راستا ادعا شده در راستای شکل گیری این ساختار نیز گفته شده به هر کمپانی 20 میلیارد و در مجموع 100 میلیارد تومان تسهیلات پرداخت خواهد شد که فرم پرداخت این تسهیلات مشخص نیست. این زمزمه‌ها در روزهای گذشته مطرح بود، تا اینکه در نهایت تیتر یکِ یکی از روزنامه‌های سینمایی شد. پس از این اتفاق انتظار می‌رفت شاهد واکنش مسئولان سازمان سینمایی باشیم اما تا زمان انتشار این مطلب مسئولان سینمایی دولت ترجیح داده‌اند سکوت پیشه کنند و این سکوت به منزله تایید این پروسه قلمداد شده است.


این رویه در نگاه اول از یک اتفاق مثبت حکایت می‌کند و چنین تصور می‌شد که بالاخره سینمای ایران از ساختار تهیه کنندگی خارج می‌شود و دفاتر تولید با ساخت سالیانه تعداد قابل توجهی فیلم سینمایی، قدرتمند می‌شوند و در نتیجه با عدم فروش یک اثر آسیب جدی نمی‌بینند، چرا که مجموعه‌ای از آثار را اکران می‌کنند که می‌توانند هزینه‌های دیگر آثار را پوشش دهد و در عین حال منتظر بازگشت هزینه‌های یک فیلم برای تولید آثار تازه هستند. در واقع چنین تصور می‌شود که نظام استودیویی آمریکا که اکنون کمپانی‌های میجر بخش اصلی‌اش را در اختیار دارند، در ایران نیز در حال پیاده سازی است.


کمپانی‌های فیلم «اصلی / Major» مشتمل بر استودیوهای اصلی هالیوود هستند که تولید و توزیع شمار قابل توجهی از فیلم‌ها را در آمریکای شمالی ‌و سهم قابل ملاحظه‌ای از باکس آفیس را در اختیار دارند. این کمپانی‌ها در دوران طلایی سینمای کلاسیک آمریکا به سه کمپانی فاکس فیلم اینترتیمنت (کمپانی فاکسِ قرن بیستم)، برادران وارنر (تایم وارنر)، و پارامونت موشن پیکچرز استودیو (ویاکام) تقسیم می‌شد.


با این حال در این سال‌ها به این سه کمپانی، دو کمپانی ان بی‌سی یونیورسال (کامکست) و کلمبیا تریستار موشن پیکچرز گروپ (سونی) نیز افزوده شده و در مرحله بعد، والت دیزنی نیز به عنوان یکی از کمپانی‌های اصلی به شمار می‌رود؛ مجموعه کمپانی‌هایی که 80 تا 85 درصد کل گردش مالی سینما را در آمریکا و کانادا‌ دارند و بسیاری از کمپانی‌های مطرح نیز عملاً زیرمجموعه این کمپانی‌های اصلی هستند؛ هرچند همین کمپانی‌ها نیز‌ متشکل از هشت کمپانی هستند و به «Big Eight» شهرت دارند.


با این حال نگاه دقیق‌تر نشان می‌دهد که با تشکیل چنین کمپانی‌هایی در ایران شرایط می‌تواند پیچیده‌تر از قبل شود. از منظر خصوصی سازی نباید فراموش کرد که تمامی تجربه‌های صنفی و خصوصی در سینمای ایران شکست خورده و آخرینِ آنها، شورای صنفی نمایش است که تصمیماتش هر روز اعتراض سینماگران را در پی دارد اما کار خود را می‌کند و عملاً اعتراض منتقدان تاثیر چندانی در روند فعالیت این شورا ندارد.


بنابراین نگرانی جدی وجود دارد که با تشکیل این کمپانی‌ها، سینما میان اشخاصی تقسیم شود که عناصر تشکیل دهنده این کمپانی‌ها هستند و سینمای مستقل و فیلمساز مستقل در ایران معنای خود را به کلی از دست دهد. این طرح در عین حال برای آنهایی که دهه شصت را به خاطر دارند، یادآور شرکت‌های تعاونی است که توسط مدیران وقت تامین مالی می‌شدند و فیلمسازی می‌کردند و روزی که تزریق منابع دولتی به آنها قطع شد، از صحنه سینما حذف شدند و اکنون اثری از آنها و بسیاری از فیلمسازانِ فعال در آن شرکت‌ها نیست.

به تعبیر ساده‌تر این طرح نه تنها می‌تواند سینما را در دست عده‌ای خاص منحصر نماید، بلکه می‌تواند بخش خصوصیِ سینمای ایران که به شکل طبیعی و بدون مهندسی مدیران دولتی در حال توسعه است را تضعیف نماید. البته هنوز برای رد این طرح توسط مدیران سینماییِ دولت دیر نشده و امیدواریم اساساً وقوع چنین طرحی شایعه خوانده شود و سازمان سینمایی دامن خود را از چنین طرح‌هایی پاک کند.

  • امیرپژمان حبیبیان

چرا بزرگانمان باید در ماهواره‌ها معرفی شوند؟

چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ



ایسنا سرویس فرهنگی و هنری تلویزیون و رادیو:



تهیه‌کننده فیلم «هراس و پرواز» که مستندی درباره‌ی محسن وزیری‌ مقدم است، از اینکه این فیلم بعد از چند سال از تلویزیون پخش نشده است، ابراز تاسف کرد و گفتچرا هنرمندان بزرگ ما باید توسط تلویزیون‌های ماهواره‌ای خارج از کشور معرفی شوند؟!

به گزارش خبرنگار تلویزیون و رادیو ایسنا، امیر پژمان حبیبیان، کارگردان، تهیه‌کننده و تدوینگری است که در فاصله‌ سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ فیلم مستند «هراس و پرواز» را تهیه کرده است که به زندگی و آثار محسن وزیری مقدم، نقاش و مجسمه‌ساز پیش‌کسوت و مدرنیست اختصاص دارد.

حبیبیان طی گفت‌وگویی درباره‌ی اهمیت ساخته شدن این فیلم توضیحاتی ارائه داده که انعکاس آن را می‌خوانیم:


نقاشی که می‌خواست آثارش را بسوزاند


وی درباره چگونگی ساخته شدن فیلم «هراس و پرواز» توضیح داددر پی ساخت پرتره‌ای از یک استاد هنرهای تجسمی بودیم که وزیری‌مقدم را از بین دیگر استادان انتخاب کنیم، اتفاقی ژورنالیستی موجب آشنایی‌مان با این هنرمند و در نهایت ساخت فیلم «هراس و پرواز» شد.

بر اساس این گزارش حدود سال ۱۳۸۴ سحر سلحشور خبری در روزنامه‌ای می‌خواند که محسن وزیری‌مقدم، نقاش معاصر می‌خواهد نقاشی‌هایش را آتش بزندسلحشور با کمک موزه‌ هنرهای معاصر استاد وزیری‌مقدم را پیدا می‌کند و به او پیشنهاد ساخت یک فیلم مستند می‌دهد و وزیری مقدم هم می‌پذیردالبته بعد مشخص شد که ماجرای آتش زدن نقاشی‌ها بیشتر یک سوتفاهم رسانه‌ای بوده و ظاهرا موزه‌ هنرهای معاصر قرار بوده که کارهای وی را به امانت نگهداری کند، اما پس از مدتی سر دواندن از این کار سر باز می‌زند و وزیری مقدم نیز عصبانی می‌شود و می‌گوید: «من که جا ندارم این همه تابلو رو نگه دارم، همه‌شون رو می‌برم دشت ورامین، آتیششون می‌زنم». خبرنگاری هم که آنجا حاضر بوده این تهدید را جدی فرض کرده و کار به روزنامه‌ها می‌کشد.


شراکت در خاطرات و کابوس‌های یک هنرمند


حبیبیان درباره فضای این فیلم اظهار کردفیلم از نگاه فیلمسازی روایت می‌شود که به دیدار محسن وزیری‌مقدم رفته به حرف‌هایش گوش می‌دهدعکس‌ها و آثارش را نگاه می‌کند و در خاطرات و کابوس‌های او شریک می‌شود.

وی اضافه کردزمان مونتاژ متوجه شدیم به بیان حس و زاویه دید راوی هم نسبت به آثار و هم نسبت به نقاش نیاز داریم که قرار شد گفتار متن را بنویسمبا توجه به دریافت‌ها و حسی که آن زمان داشتم، در نهایت به یک فضای شاعرانه رسیدمشاید اگر الان دوباره بخواهم گفتار متن فیلم را بنویسم، از زبان ساده‌تر و سرراست‌تری استفاده کنم ولی از این نکته نگذریم که بعضی فضاها و شکل‌هایی که در کارهای محسن وزیری‌مقدم وجود دارد، به اندازه‌ای شاعرانه است که توضیح و توصیف آن نیز جز با استفاده از عناصر شعری امکان‌پذیر نیست.


چرا «هراس و پرواز؟»


این تهیه‌کننده درباره انتخاب عنوان فیلم که به دوره‌ای از نقاشی‌های وزیری‌مقدم اختصاص دارد، تصریح کردبله درست است هراس و پرواز نام دوره‌ای از نقاشی‌های محسن وزیری‌مقدم است که در آن‌ها تیغه‌های برنده‌ای که هیولاهای افسانه‌ای را تداعی می‌کنند، به یک پرنده یا لکه رنگ حمله کرده‌اند و او سعی در گریز از میان هیولاها به سوی آسمان دارد.

حبیبیان معتقد استترکیب «هراس و پرواز» تمثیلی از زندگی خود وزیری‌مقدم است که همیشه میان هراس بی‌پناهی‌ و تهدیدهای موجود در جهان معاصر و میلش برای پرواز که در هنرش متجلی می‌شود، سرگشته ایستاده و تلاش می‌کند اثر دست‌هایش را بر چهره‌ی این جهان حک کند تا شاید به آیندگان یادآوری کند که ما در برابر تمام هیولاهایی که می‌خواستند با مسخ انسان نام و نشان او را از این کره‌ خاکی پاک کنند، مقاومت کردیم و اثر خراش انگشتانمان بر هستی گواه ادعای ما است.

وی افزوددر گفت‌وگوهایی که با محسن وزیری‌مقدم داشتیم، متوجه شدیم ماجراهایی که در کودکی و نوجوانی ایشان اتفاق افتاده، ریشه‌ی بسیاری از دوره‌های کاری ایشان هستندبه عنوان نمونه ریشه‌ی نقاشی‌های شنی را خاک‌بازی‌های کودکانه و ریشه‌ی هراس و پروازجست‌وجوهای کودکی‌اش در خرابه‌ها به دنبال تکه‌چینی‌های شکسته بوده‌ استما سعی کردیم بخشی‌ از این خاطرات را البته در محدوده‌ی امکانات‌مان بازسازی کنیم و در انتهای فیلم هم سعی کردیم وارد کابوس‌های این هنرمند شویم و هراس‌هایش را به تصویر بکشیم.


همکاری محسن وزیری‌مقدم با یک گروه فیلم‌سازی


حبیبیان درباره تجربه همکاری با محسن وزیری‌مقدم توضیح دادپیش از ما چندین نفر برای ساخت فیلم با ایشان تماس گرفته بودند و حتی مقداری هم فیلم گرفته بودند، اما نیمه کاره رها شدندبه هر حال ما به لطف خدا توانستیم کار را ادامه دهیم و به پایان برسانیم.

این مستندساز ادامه داداین فیلم در هر مرحله سختی‌های خودش را داشتدر هنگام تدوین ما با دو گزینه روبه‌رو بودیمنخست سیر زندگی و تطور آثار وزیری‌مقدم را بیان کنیم و دوم این که به زندگی پر ماجرای ایشان بپردازیم و سختی‌های هنرمند بودن را به تصویر بکشیمبرای هر دو گزینه هم به اندازه‌ی کافی تصویر و صدا و آرشیو وجود داشتمن به عنوان (تهیه‌کنندهموافق گزینه‌ی نخست و کارگردان موافق گزینه‌ی دوم بوددر نهایت (سیر زندگی و تطور آثارانتخاب شد.

حبیبیان یادآور شددر مرحله‌ی نخست تصویربرداری که کارگردان فیلم به تنهایی انجام داده بوداستاد برای یکی دو روز مصاحبه‌ و چند ساعت حضور دوربین در منزل، موافقت کرده بودند و البته به شرط و شروطآن زمان استاد در بحران بدی به سر می‌بردندیکی دو سال پیش از ملاقات ما با ایشان آثارشان را برای تاسیس موزه در اختیار شهرداری قرار داده بودند و مدتی بعد با انجام نشدن تعهدات شهرداری مجبور شدند کارهایشان را تکه و پاره از این فرهنگسرا و آن فرهنگسرا جمع کنند که فشار آن روزها موجب آسیب دیدن چشم‌های ایشان شدبعد قرار شد که موزه هنرهای معاصر کارهای او را نگهداری کند که این اتفاق هم نیفتاد.


تولید «هراس و پرواز» در گروه ادب و هنر شبکه چهار


حبیبیان طی توضیحاتی درباره‌ی پذیرفته شدن فیلم «هراس و پرواز» در گروه ادب و هنر شبکه چهار گفتاشاره کردم که خانم سلحشور حدود دو سه روز از وزیری‌مقدم تصویر و مصاحبه می‌گیردمدتی بعد از من خواست که فیلم را تدوین کنمبعد از دیدن راش‌ها و ملاقات حضوری با محسن وزیری‌مقدم، به نظرم رسید که کار باید با پژوهش بیشتر، در زمان طولانی‌ و عمیق‌تر دنبال شودبه سلحشور پیشنهاد دادم تهیه‌کنندگی فیلم را به عهده بگیرم و ایشان پذیرفتنداز آن زمان به مدت دو سال هر بار که استاد به ایران می‌آمدند، از ایشان تصویر می‌گرفتیم و اتفاق‌های مهم زندگی ایشان را ثبت می‌کردیمدر عین حال درباره آثار ایشان مطالعه داشتیم و به نوعی به دلیل زمان‌های محدود حضور ایشان در ایران دو مرحله‌ پژوهش و تصویربرداری هم‌زمان پیش می‌رفت.

وی ادامه دادبعد از گذشت سه سال پروژه را به شبکه‌ چهار پیشنهاد کردم و با مساعدت و لطف محمد زین‌العابدینی، مدیر وقت گروه مستند فیلم «هراس و پرواز» در گروه ادب و هنر شبکه چهار پذیرفته شدبعد از آن تصویربرداری به شکل متمرکزتری دنبال شد و ظرف یک سال پروژه به پایان رسیددر ممیزی تنها دو مورد اصلاحیه دریافت کرد که یک مورد آن به دلیل مشخص بودن آرم کارخانه در روی پاکت شیری که استاد می‌نوشیدند، بودفیلم در جشنواره فجر همان سال نامزد دریافت سیمرغ بلورین بخش مستند بلند جشنواره فجر شد ولی متاسفانه شبکه‌ چهار سیما علیرغم مساعدت و همدلی خوبی که در هنگام تولید فیلم نشان داد هنوز این فیلم را پخش نکرده است!


نمی‌دانم چرا فیلم از تلویزیون پخش نشد


وی با تاکید بر این موضوع که نمی‌دانم چرا فیلم تاکنون از صدا و سیما پخش نشده، ادامه دادهیچ دلیل عقلانی‌ای برای این کار وجود نداردما از پول بیت‌المال فیلمی ساخته‌ایم که هنرمند اصیلی را معرفی کنیم که می‌تواند برای بسیاری از جوانان و نوجوانان کشور ما الگو باشدهنرمندی که علیرغم تحصیل و زندگی در اروپا آثارش رنگ و بویی ایرانی دارند و این ارتباط با ریشه‌ها نه فقط در ظاهر و سطح که در عمیق‌ترین لایه‌ها جریان داردشخصی که بهترین منتقدان اروپا مانند «آرگان» ستایش‌گر او بودند و می‌توانست با بهره‌برداری از این موقعیت قله‌های شهرت و افتخار را در آن‌سوی دنیا فتح کند، به ایران آمد و در هنرستان و دانشگاه به تدریس پرداخت و تعداد زیادی شاگرد تربیت کرد که بسیاری از بزرگان هنر تجسمی ما از آن جمله‌اند.

این مستندساز اظهار تاسف کرددر این هنگامه‌ی هجوم سطحی‌گری و ابتذال، امثال وزیری‌مقدم کیمیایی هستند که ما باید حضورشان را غنیمت بشماریم و برای معرفی آن‌ها به نسل جوان علاقه‌مند هنر سخت کار کنیمکسانی که علیرغم مواجهه‌ی مستقیم با هنر و فرهنگ غربی، در آن حل نشدند و اصل خویش را فراموش نکردند و با تلاش و بصیرت از آموخته‌هایشان در غرب برای آفریدن آثار هنری‌ای با رنگ و بوی ایرانی که مخاطب جهانی دارد، استفاده کردندفیلم «هراس و پرواز» با وجود موضوع سخت و پیچیده‌اش(هنر تجسمی انتزاعیاین توان و جذابیت را دارد که تماشاگر را از هر قشر و طبقه‌ای یک ساعت با خود همراه کند و در نهایت با رضایت بدرقه‌اش کند همچنین، رویکرد آموزشی فیلم مخاطب را بسته به میزان سواد و تجربه‌اش با هنر انتزاعی و الفبای آن آشنا می‌کند.


ضرر و زیان گروه سازنده فیلم


حبیبیان صدا و سیما را مهم‌ترین رسانه‌ دانست و افزودنمایش فیلم از صدا و سیما موجب ارتباط ما با مخاطبان میلیونی درون کشور می‌شودبرایم به عنوان یک فیلم‌ساز ایرانی کار کردن با صدا و سیما موجب افتخار استولی این پرسشم، همچنان بی‌پاسخ مانده است "چرا هنرمندان بزرگ ما باید توسط تلویزیون‌های ماهواره‌ای خارج از کشور معرفی شوند؟اتفاقی که بارها افتاده و در صورت عدم برنامه‌ریزی مناسب و درست متاسفانه باز هم خواهد افتاد.

وی یادآور شدمن فیلم را برای شبکه چهار تلویزیون ساخته‌ام و آن‌ها صاحبش هستندنمایش ندادن این فیلم برای ما هم به عنوان تیم سازنده باعث ضرر و زیان است، چون زحمت کاری را کشیده‌ایم که دیده نمی‌شودبعد از «هراس و پرواز» علیرغم وعده‌ها و حرف‌های شیرینی که از مسوولان شبکه چهار شنیده‌ام هنوز نتوانسته‌ام دوباره، با این شبکه همکاری کنمهمیشه جمله‌ای که شنیده‌ام این بوده: «ما افتخار می‌کنیم با شما کار کنیم اما در نهایت نه طرحی پذیرفته شده و نه کاری پیشنهاد شده»!


ساخت فیلمی ده سال طول کشیده است


وی از رفاقت چندین ساله به واسطه ساخت این فیلم با وزیری‌مقدم گفت و تصریح کردبه هر حال امروز رابطه‌ی کاری من با محسن وزیری‌مقدم تبدیل به رفاقتی 10ساله شده استدر این مدت بسیار از او آموخته‌امشاید آموختن کلمه‌ی مناسبی برای تشریح این رابطه نباشداو بیشتر نقش پیر و مرشد را در سیر و سلوک هنری برایم داردمن به دنبال کشف رازی هستم که او را در 90 سالگی و با چشمان کم‌بینا همچنان تازه و پرطراوت نگه داشته استاین روزها در تلاش برای آماده‌سازی فیلمی هستم که حاصل این 10 سال رفاقت است، 10 سال در ایتالیا، تهران و شهرهای مختلف از نمایشگاه‌ها و ملاقات او با دیگر بزرگان هنرهای تجسمی ایران که برخی از آن‌ها دیگر در قید حیات نیستند و تصاویر آن‌ها موجود استتدوین این فیلم به علت حجم بالای راش‌ها مستلزم صرف زمان طولانی و هزینه استامیدوارم بتوانم برای این فیلم سرمایه‌گذار پیدا کنم تا آن را نمایش دهم.


  • امیرپژمان حبیبیان