بازی نور و سایه در تاریخ (۱)
وقتی که شروع به جستجو در تاریخ میکنی، متوجه میشوی که بعضی از قسمتهایش بیش از حد روشن و بعضی دیگر بیش از حد تاریکاند و میتوان امتداد این تاریک و روشن را تا زمان حال هم پی گرفت. به نظرم روایت تاریخ بیش از آن که نتیجهی نبرد میان غالب و مغلوب باشد، نتیجهی کشمکش میان صداها است. هر که صدای بلندتری داشته، روایتش در طول زمان مسریتر بوده است. بنابراین آن جملهی معروف که «تاریخ را فاتحان مینویسند» همیشه با واقعیت موجود سازگاری ندارد. مشخص است که فاتحان همیشه در تلاشاند که روایت مورد قبول خودشان را دیکته کنند اما اگر ابزارش را در اختیار نداشتهباشند، در بلند مدت شکست میخورند. کشمکش صداها را در کوتاه مدت میتوان نوعی نبرد میان اخلاقمداری و بیاخلاقی توصیف کرد که طرف بیاخلاق از همهی ابزارش برای پیروزی استفاده میکند و صدایش را آنقدر بالا میبرد که صداهای دیگر شنیده نمیشوند. اما با گذشت زمان و کم شدن قدرت مادی و حضور فیزیکیاش، روایتهای خرد سرکوب شدهای که بازگو کنندهی قصه از زاویهی طرف مغلوب هستند، آرام آرام جان میگیرند و به هم میپیوندند و چون سیلی ذهنها و دلها را با خود همراه میکنند.