یک سال گذشت و هیچ صدایی از کسی درنیامد. دنیا در این روزها شاهد رفتار قدرتمندانی است که گز نکرده می برند و دونخه می دوزند و لباسی را که بر تنشان از گشادی و بی ریختی زار می زند با قدرت رسانه برازنده و زیبا تعریف می کنند.
اگر تا به حال هیاهوی غرب را برای حمله ی شیمیایی به غوطه نشنیده اید باید بگویم یا در این دنیا زندگی نمی کنید و یا مرده اید و خبر ندارید. بدون هیچ شاهد و دلیل محکمه پسندی و حتی قبل از حضور کارشناسان سازمان ملل خودشان، برنامه ی حمله می ریزند و فریاد وا انسانا سر می دهند و ترامپ نماینده ی دل نگرانان برای انسانیت شده است. اما یک سال پیش وقتی که با فشار و تهدید ایران، قرار شد تروریست های گیر افتاده در حلب را با کودکان و پیران و بیماران شهرهای شیعه نشین و چند سال محاصره شده ی فوعه و کفریا معاوضه کنند، بعد از بارها کارشکنی و آتش زدن اتوبوس هایی که برای خارج کردن ناتوانان از این شهرها رفته بودند و بالاخره کاروان به سوی مناطق تحت حاکمیت دولت سوریه حرکت کرد، جایی در مسیر اتوبوس ها را نگه داشتند و به سرنشینان آنها اجازه ی خروج دادند. کودکان هیجان زده مشغول بازی بودند که آن طرف تر وانتی که بارش چیپس و تنقلات بود نگه داشت و کودکان را به سوی خود خواند. کودکانی که چند سال بود حتی غذای درست و حسابی نخورده بودند و منابع آبشان هر از گاهی توسط تروریست های جبهة النصره ی تحت حمایت آشکار ترکیه و غرب مورد هجوم قرار می گرفت، هیجان زده تر به سوی وانت دویدند تا تنقلات بگیرند. جمعیت که به حد نهایت خود رسید، تروریستی انتحاری ضامن بمب را کشید و هشتاد کودک را به شهادت رساند. شمار کل شهدا به بیش از صد و بیست و هشت نفر رسید. تروریست ها به سوی معرکه دویدند و کودکان زخمی و هراسان را به بهانه ی کمک با خود بردند و بعد معلوم شد که تعداد زیادی از آنها ربوده شده اند و هرگز کسی از سرنوشت آنها با خبر نشد. می گویند تعدادی از آنها را در اردوگاههای ترکیه یافته اند در حالی که نشان عمل جراحی بر تن داشته اند و اعضایی از بدنشان را برداشته اند.
هیچ صدایی از هیچ کس درنیامد. نه ائتلافی برای حمله تشکیل شد و نه شورای امنیت قطعنامه صادر کرد. انگار که در این روزگار شیعیان باید قربانی شوند و نسلشان از روی زمین پاک شود تا اسرائیل و حامیانش نفس راحتی بکشند.
#کی_لاننسی ...
#هرگز_فراموش_نمیکنیم ...
foaa_kafaria#