سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوریه» ثبت شده است

تشییع نمادین

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۹، ۰۱:۵۴ ق.ظ

دوستی در توییتر نوشت:

۲۵سال از ترور دکتر فتحی شقاقی در مالت می‌گذره؛ می‌گن اطلاعات سفرش رو عرفات بعد از اینکه بهش گفته بودن شقاقی طرح قتلش رو با کمک ایران و لیبی کشیده بوده، در اختیار اسرائیل گذاشته بود؛ اول هم قرار بود توی دمشق بزننش ولی چون اسرائیل داشت با اسد مذاکره صلح می‌کرد، محل ترور عوض شد

 

 

 

این یادداشت مرا یاد خاطره‌ای انداخت:

۲۵ سال از روزی که بدون گفتن به هیچکس با یه شلوار جین و تیشرت آستین بلند سورمه‌ای(چون پیراهن مشکی نداشتم) سرم را انداختم پایین و رفتم تشییع نمادین #فتحی‌ـ‌شقاقی و وسط اون جمع با ظاهر کلاسیک بسیجی مثل یه وصله‌ی ناجور بودم می‌گذره. مرحوم #حاجی‌ـ‌بخشی را هم برای اونجا دیدم.

بعدازسخنرانی‌های مختلف که من فقط نماینده‌ی جهاد اسلامی را یادمه تابوت را برداشتند و از خیابان فلسطین به سمت بیت رهبری رفتند. من هم دنبالشان راه افتادم بدون این که کسی را بشناسم.دم گیت متوقفمان کردند. گفتند بنشینید زمین. ما نشستیم اما یک عده ایستاده بودند و شعار می‌دادند. مرحوم حاجی‌بخشی گفت هر کی رهبر را دوست داره بشینه. همه نشستند و من به این فکر می‌کردم اینها چرا مثل بچه‌های راهنمایی شلوغ می‌کنند. خلاصه بعد از مدتی جمع از همانجا متفرق شد.در همان تشییع جنازه جوانی بسیجی فریاد زد قسم به خون شهدا رابین تو را می‌کشیم. من توی دلم گفتم:

انگار می‌ذارن دست ما به اون حرومزاده برسه. مدتی بعد شاید کمتر از یک‌ماه #اسحاق‌ـ‌رابین به دست یه صهیونیست افراطی هلاک شد. انگار که خدا به من گفت: شاید دست شما نرسه، اما دست من به همه می‌رسه.

بعدها فهمیدم که هم‌پیماهای آن روز من احتمالا همان بچه‌های #انصارـ‌حزب‌ـ‌‌الله بوده‌اند.

  • امیرپژمان حبیبیان

تبلیغاتی که بر باد شد

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۴۷ ب.ظ






میدانید چرا #براندازان از این #سیل به هم ریخته‌اند؟


۱- سال‌ها تبلیغ کردند که روحانیان تن‌آسایند و اهل کار نیستند، اما حضور پرشمار طلبه‌ها با عمامه‌ و لباس کار این تصویر را نقش بر آب کرده. 


۲- گفتند #بسیجیها به خاطر رانت و پول این لباس را پوشیده اند و #بسیج مزدور و سرکوبگر و خشن است. با حضور بی‌دریغ و پرشمار بسیجیها برای کمک به #سیل زدگان غافلگیر شدند.


۳- گفتند عراق و لبنان و سوریه فقط برای دوشیدن ایران با ما رفیقند و در روز مبادا ما را رها می‌کنند، با کمکهای آنها و حضورشان دروغگو شدند. 


۴- گفتند #سپاه و #ارتش دشمن همند، از همراهی و اتحاد این دو ارگان کور شدند.


۵- گفتند مردم ایران از فشار مشکلات اگر اتفاقی بیفتد مثل درنده‌ها به جان هم می‌افتند، با دیدن اتحاد مردم ناامید شدند.

  • امیرپژمان حبیبیان

یک سال گذشت و هیچ صدایی از کسی درنیامد

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۴۷ ق.ظ



یک سال گذشت و هیچ صدایی از کسی درنیامد. دنیا در این روزها شاهد رفتار قدرتمندانی است که گز نکرده می برند و دونخه می دوزند و لباسی را که بر تنشان از گشادی و بی ریختی زار می زند با قدرت رسانه برازنده و زیبا تعریف می کنند.

اگر تا به حال هیاهوی غرب را برای حمله ی شیمیایی به غوطه نشنیده اید باید بگویم یا در این دنیا زندگی نمی کنید و یا مرده اید و خبر ندارید. بدون هیچ شاهد و دلیل محکمه پسندی و حتی قبل از حضور کارشناسان سازمان ملل خودشان، برنامه ی حمله می ریزند و فریاد وا انسانا سر می دهند و ترامپ نماینده ی دل نگرانان برای انسانیت شده است. اما یک سال پیش وقتی که با فشار و تهدید ایران، قرار شد تروریست های گیر افتاده در حلب را با کودکان و پیران و بیماران شهرهای شیعه نشین و چند سال محاصره شده ی فوعه و کفریا معاوضه کنند، بعد از بارها کارشکنی و آتش زدن اتوبوس هایی که برای خارج کردن ناتوانان از این شهرها رفته بودند و بالاخره کاروان به سوی مناطق تحت حاکمیت دولت سوریه حرکت کرد، جایی در مسیر اتوبوس ها را نگه داشتند و به سرنشینان آنها اجازه ی خروج دادند. کودکان هیجان زده مشغول بازی بودند که آن طرف تر وانتی که بارش چیپس و تنقلات بود نگه داشت و کودکان را به سوی خود خواند. کودکانی که چند سال بود حتی غذای درست و حسابی نخورده بودند و منابع آبشان هر از گاهی توسط تروریست های جبهة النصره ی تحت حمایت آشکار ترکیه و غرب مورد هجوم قرار می گرفت، هیجان زده تر به سوی وانت دویدند تا تنقلات بگیرند. جمعیت که به حد نهایت خود رسید، تروریستی انتحاری ضامن بمب را کشید و هشتاد کودک را به شهادت رساند. شمار کل شهدا به بیش از صد و بیست و هشت نفر رسید. تروریست ها به سوی معرکه دویدند و کودکان زخمی و هراسان را به بهانه ی کمک با خود بردند و بعد معلوم شد که تعداد زیادی از آنها ربوده شده اند و هرگز کسی از سرنوشت آنها با خبر نشد. می گویند تعدادی از آنها را در اردوگاههای ترکیه یافته اند در حالی که نشان عمل جراحی بر تن داشته اند و اعضایی از بدنشان را برداشته اند.

هیچ صدایی از هیچ کس درنیامد. نه ائتلافی برای حمله تشکیل شد و نه شورای امنیت قطعنامه صادر کرد. انگار که در این روزگار شیعیان باید قربانی شوند و نسلشان از روی زمین پاک شود تا اسرائیل و حامیانش نفس راحتی بکشند.


#کی_لاننسی ...

#هرگز_فراموش_نمیکنیم ... 


foaa_kafaria#




  • امیرپژمان حبیبیان

عکسی با کارکرد سیلی بر صورت ما

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ق.ظ


این عکس امروز در فضای مجازی دست به دست گشت و تأثیر غریبی به جا گذاشت. اگر از توانایی سوژه و کار خوب عکاس در انتقال این غربت و تنهایی بگذریم، شاید ماجرا این است که در لایه های زیرین عکس، برای ما قصه ی آشنایی نهفته است. قصه ای که هر بار می‌شنویمش اشک میریزیم و آرزو میکنیم کاش در کربلا حاضر بودیم و نمی‌گذاشتیم این مصیبت بر اهل حرم پیامبر ببارد. این تصویر امروزی برای ما تداعی کننده وضع و حال حضرت زینب ع و امام سجاد ع بر پیکر امام حسین ع است و عجیب این که از میان ما مدعیان تنها او که در تابوت خفته است انگار که بر زمان چیره شده است و چند قرن به عقب بازگشته تا از زینب ع دفاع کند و سرنوشتش شباهت عجیبی به امامی که الهام بخشش بوده، پیدا کرده است. این عکس ما را به محکمه ی وجدانمان می‌کشاند که چرا امروز در میان این خیل عظیم مدعی تشیع، باید چنین غربتی رقم بخورد؟

  • امیرپژمان حبیبیان