سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.
نویسندگان

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشورا» ثبت شده است

عاشورا قصه‌ای که از پایان آغاز شد

دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ق.ظ

امروز صبح بیدار شدیم و زندگی را پی گرفتیم. اما من به صبح روز یازدهم محرم در سال ۶۱ هجری فکر می‌کنم به امام سجاد و حضرت زینب و حضرت رباب و کودکانی که دیروز بزرگترین داغ تاریخ را تجربه کرده‌اند و امروز:

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی عماری و محمل شتر سوار...

 

عمق بینهایت درد و داغ عاشورا اینجا است. جوانی بیمار و زنان و کودکانی که در جامعه‌ی رجعت کرده به جاهلیت به هیچ انگاشته می‌شوند، بعد از تجربه‌ای وحشتناک باید در نقش پیامبران ظاهر شوند و راه آگاه سازی جامعه را که مردانشان با شهادت آغاز کردند به انجام برسانند.

تفاوت عاشورا و ماندگاری‌اش با تمام مصیبتهای بشری اینجا است: همیشه ریخته‌شدن خون بر زمین پایان مسیر مبارزه بوده و در عاشورا نقطه‌ی آغاز.

  •  
  • امیرپژمان حبیبیان

عاشورا از نگاه امام موسی صدر

يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۳۳ ب.ظ
سلام. حرفی برای گفتن نیست. اما امسال عاشورا و سالگرد ربودن امام موسی صدر یکی شده‌اند. این کلیپ را سال‌ها پیش ساختم. اما فکر می‌کنم زمان واقعی‌اش امروز و امسال بوده.
  • امیرپژمان حبیبیان

بی‌خبر به سفره‌ی امام حسین ع خوانده شدم

جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۰۳ ق.ظ

والا من امشب دنبال #نذری نبودم. رفتم عکس‌های خواهرم را بگیرم که دیدم اذان دادند. می‌دونستم اون اطراف یه مسجد هست. گفتم یه سواستفاده‌ای کنم و برم نماز جماعت بخونم. نماز را خوندیم و حاج آقا رفت روی منبر، گفتم تو که اوضاعت خرابه، بشین یه خرده موعظه بشنو شاید آدم شدی. منبر که تموم شد، وضه‌خون اومد و روضه‌ی حضرت قاسم را شروع کرد، نتونستم دل بکنم و نشستم. بعد سینه‌زنی شروع شد. گفتم فلان فلان شده چهارتا سینه هم برای امام حسین بزن، خیر سرت سید حسینی هستی. اینقدر سینه زدیم که دستم درد گرفت. من به طور مادرزادی یه مشکل درک ریتم هم دارم و پس و پیش سینه می‌زنم و و به خاطرش کلی خجالت زده میشم. دیدم تازه جوانان را شور برداشته و این رشته سر دراز داره. اومدم کفشهام را از کمد بردارم که برم خونه، کلید توی قفل گیر کرد و باز نشد. یه پیرمرد بنده‌خدا رفت دنبال پیچ‌گوشتی بعد ده دقیقه با یه قاشق برگشت و کمد را با زور باز کردیم و کفش‌ها را پوشیدم که برم دیدم یه پسربچه جلوی در مسجد ایستاده و میگه نمیشه بری، در قفله. غذا که بدن در را باز می کنیم. خلاصه برگشتم توی مسجد و نشستم تا غذا آوردن و گرفتم و اومدم بیرون. بعد متوجه شدم کلی آدم در به در دنبال نذری‌اند. نکته‌ی جالب برای من اون خانم بسیار بدحجابی بود که با ماشین مدل بالاش کنار من ایستاد و در حالی که با حسرت به ظرف نذری نگاه می‌کرد، گفت از کجا گرفتی؟

 

 حالا غذا چی بود؟ عدس‌پلو که من اصولا دوست ندارم ولی این عدس‌پلو اینقدر خوشمزه است که هی می‌خورم و می‌گم به‌به. 

 

 اما یه نکته‌ای ذهنم را مشغول کرده: سخنرانی نسبت به نوحه‌خوانی و سینه‌زنی خیلی کوتاه بود و به وضوح جوانان منبر را خیلی جدی نمی‌گرفتند. به نظرم باید میان تعقل و شور یه تناسبی برقرار بشه.

  • امیرپژمان حبیبیان

فداکاری را در میدان بیاور

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۵۳ ق.ظ


«آن کسی که نسلش را و خودش را در راه آزادی امتش وقف کرده باشد، پیروز می‌شود. این همان معیاری است که حسین به ما می‌آموزد. حسین می‌گوید: یزید هر چه بزرگ باشد، و سپاهش هر چه عظیم باشد و هر اندازه که عوام‌فریبی‌اش گسترده و دامنه‌دار باشد و هر اندازه که افکارش جهنّمی و گسترده باشد، فداکاری را در میدان بیاور، تا همچون دسته‌های ملخ پراکنده شوند و از تو فرار کنند.»

امام موسی صدر

  • امیرپژمان حبیبیان

درباره‌ی شلوغی‌های این روزهای ایران

سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ ب.ظ
از صفحه ی فیس بوک سید محمدحسن مخبر نقل میکنم:

وقتی امام سجاد (ع) در آستانه شهر کوفه سخن می گفت جماعتی که ایستاده بودند منقلب شدند و به سر و صورت زدند و شمشیر کشیدند که : مولای ما ، گذشت آنچه از ما سر زد! هم اکنون تو دستور بده تا کاخ دار العمارة را با خاک یکسان کنیم ! و امام فرمود که  برای شما همان یک بار که فریاد زدید و این شد که شد ، ما را بس است ... 
ویژگی جماعت کوفی، اهلیت شهر کوفه نبود! ویژگی این جماعت آن بود که عواطف و احساساتش را می شد به سادگی تحریک کرد و به عکس العملشان واداشت. به همان سادگی هم می شد آنها را از سوی دیگر کشید و مسیرشان را تغییر داد. به بیان زینب کبری (س) آنها جماعتی بودند که اول ریسمانی را می بافتند و سپس همان ریسمان را می شکافتند.
جماعت! حواسمان باشد :
جامعه ای که عقلانیت در آن تضعیف شود و آتش احساساتش تند و تیز گردد و رفتارش را نه بر فرمان تدبیر و صبر و تعقل که به امامت هیجاناتش بسپارد 
خویش را به آتش می کشد و به دست خود، موجبات نابودیش را فراهم می کند.
فاعتبروا یا اولواالابصار.
  • امیرپژمان حبیبیان

امام کیست؟

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۶:۳۲ ب.ظ


امام، انسان است، نه خدا و نه نیمه خدا؛ انسانی است که به کمال مورد نظر اسلام رسیده است؛ انسانی است برتر نه مافوق انسان؛ انسانی است که به کمال رسیده و در عین حال پیشوا و مسئول هدایت امت است. در متون شیعه دربارۀ امام آمده است: امام حجت خدا بر روی زمین است؛ کتاب گویای خداوند است؛ آینۀ تمام نمای اسلام است؛ اسلام مجسم است؛ انسانی است که در احساسات و اندیشه و فرمان و گفتار و کردار و حتی سکوت خود، نقش ترازو را دارد. در حدیثی از پیامبر آمده است: «من ترازوی اعمال هستم و علی زبانۀ آن است.» در یک کلام، امام، انسانی است که در فوق و در قله است و برتر انسان نیست. او وصی است نه پیامبر.

*******

امام، حکم مجسّم و ایمان مجسم است و فرقی نمی‌کند که در جنگ پیروز شود یا شکست بخورد یا از مقام خود [خلافت] کنار گذاشته شود. این عاملی اثرگذار است که تا الان ادامه دارد. عاشورا، شهادت است و شهادت در منطق قرآن، جاودانگی و حرکت و رهبری است.


امام‌ موسی صدر

  • امیرپژمان حبیبیان

پیش درآمد تعزیه و مداحی

شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۱۴ ق.ظ
این قطعه در در دستگاه ماهور و توسط غلامرضا فرجپوری خوانده شده است.
 کاش مداح های امروز به سنت های پیشینیان نیم نگاهی می انداختند و آمیزش زیبای شعر و شور و شعور و سوگ را از آنان می آموختند. شعر این قطعه را گوش کنید، در کمال سادگی شما را با چرایی قیام امام حسین ع روبه رو می کند.
  • امیرپژمان حبیبیان

غایت جهان

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ



این کلام آوینی، همیشه در سخت ترین زمان ها برایم  الهام بخش بوده، یعنی هر چه رنجت بیشتر، هر چه تنهاتر به مقصود نزدیک تر.

السلام علیک یا ثارالله.

  • امیرپژمان حبیبیان

دین و دنیا به نقل ار ابن خلدون

چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۱۶ ق.ظ

دنیای خویش را به پاره کردن دینمان وصله میکنیم... سپس نه دینمان باقی می ماند و نه آنچه را که وصله میکنیم... 


ابن خلدون...نقل از کتاب پیام آور عاشورا...

  • امیرپژمان حبیبیان