سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلوک

در خلاف آمد عادت بطلب کام ...

سلام. اینجا سعی می‌کنم جدی و جذاب بنویسم.

نشانی کانال تلگرامم:

https://t.me/aphabibian

آخرین نظرات
  • ۲۱ تیر ۹۸، ۱۱:۵۲ - 00:00 :.
    :)
  • ۵ تیر ۹۸، ۲۳:۱۵ - محسن خطیبی فر
    دقیقاً.
نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لبنان» ثبت شده است

نمایش فیلمی درباره ی امام موسی صدر از شبکه ی چهار

پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۴۸ ب.ظ


امشب ساعت ۲۳ فیلم مستند هشت بهانه‌ی کوچک برای یادآوری از شبکه‌ چهار پخش می‌شود. در این فیلم از طریق روایت قصه‌ی ۸ مدیای مربوط به امام موسی صدر شناختی اجمالی از ایشان حاصل می‌شود.

تهیه کننده و تدوین گر: امیرپژمان حبیبیان

کارگردان: محمد سمیع پور

تصیربردار:علی نعمت‌اللهی

پژوهشگر: فاطمه تسلی بخش

مشاوران پروژه: مهدی شاکری- سعید اشیری

طراح پوستر: زنده‌یاد محمد توکلی

محصول خانه‌ مستند انقلاب اسلامی


  • امیرپژمان حبیبیان

تبلیغاتی که بر باد شد

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۴۷ ب.ظ






میدانید چرا #براندازان از این #سیل به هم ریخته‌اند؟


۱- سال‌ها تبلیغ کردند که روحانیان تن‌آسایند و اهل کار نیستند، اما حضور پرشمار طلبه‌ها با عمامه‌ و لباس کار این تصویر را نقش بر آب کرده. 


۲- گفتند #بسیجیها به خاطر رانت و پول این لباس را پوشیده اند و #بسیج مزدور و سرکوبگر و خشن است. با حضور بی‌دریغ و پرشمار بسیجیها برای کمک به #سیل زدگان غافلگیر شدند.


۳- گفتند عراق و لبنان و سوریه فقط برای دوشیدن ایران با ما رفیقند و در روز مبادا ما را رها می‌کنند، با کمکهای آنها و حضورشان دروغگو شدند. 


۴- گفتند #سپاه و #ارتش دشمن همند، از همراهی و اتحاد این دو ارگان کور شدند.


۵- گفتند مردم ایران از فشار مشکلات اگر اتفاقی بیفتد مثل درنده‌ها به جان هم می‌افتند، با دیدن اتحاد مردم ناامید شدند.

  • امیرپژمان حبیبیان




در این فیلم  مستند هشت داستان کوتاه از زندگی امام موسی صدر روایت می شود.

تهیه کننده: امیرپژمان حبیبیان

نویسنده و کارگردان: محمد سمیع پور

تصویربردار: علی نعمت اللهی

تدوینگر: امیرپژمان حبیبیان

پژوهشگر: فاطمه تسلی بخش و محمد سمیع پور

مشاوران پروژه: مهدی شاکری و سعید اشیری

محصول خانه ی مستند انقلاب اسلامی

  • امیرپژمان حبیبیان


🍀 یکی از روزهای سال هفتاد یک بود. من روزنامه ی سلام میخواندم. از مواضع تندش خوشم می آمد. خبری زده بود درباره ی قتلی که جلال الدین فارسی در هنگام شکار انجام داده بود. تا به حال اسم این فرد را نشنیده بودم اما از نحوه ی تنظیم خبر متوجه شدم که باید از مسئولان مهم باشد. چرا باید یک مسئول مهم و انقلابی به شکار  برود؟ در ذهن و قلب جوان و ایده آلیست من تعریف انقلابی و مبارز، انسانی بود که بهره ای از لذت‌های مادی بدیهی هم نداشت چه برسد به تفریح های اشرافی ای چون شکار.( آرمان رضاخانی پسر مقتول بعدها به علت همین قتل و محکوم نشدن آقای فارسی سرنوشت متلاطمی پیدا کرد و از ایران رفت.) 

سال ها گذشت و من نوجوان به جوانی با دغدغه های کمرنگ مذهبی و بیشتر عدالت خواهانه تبدیل شدم. در مسیر جستجوهایم برای یافتن الگوی مناسب، امام موسی صدر را یافتم و شیفته اش شدم. شاید مهمترین خصوصیت ایشان که مرا تحت تاثیر قرار داد، نگاه کرامت محورش به انسان فارغ از هرگونه قضاوت بر اساس نژاد و مذهب و ملیت بود. جمله های معروفش مثل «اسلام انسان انسانیت اوست» و «برای انسان گرد آمده ایم» ورد زبانم شد. این که چگونه می‌شود به عنوان یک عالم شیعه به تمام اصول و فروع مذهبت پایبند باشی و در عین حال بتوانی انسان‌هایی از ادیان و مذاهب دیگر را چنان جذب کنی که واله و شیدایت شوند. سال ها گذشته است و روز به روز ‌علاقه ی من به امام صدر زیادتر شده است و  ابعاد جدیدی از شخصیتشان را شناخته ام و لحظه لحظه با ایشان مسلمان تر و شیعه تر شده ام. به جرات میتوانم بگویم اگر ایشان نبود دغدغه های مذهبی من روز به روز کمرنگ تر میشد و شاید تا امروز به یک روشنفکر لائیک تبدیل شده بودم.

من چند بار دیگر با نام جلال الدین فارسی برخورد کرده ام. اولین بار در جریان ساخت یک فیلم درباره ی امام صدر که متوجه شدیم ایشان به هیچ عنوان مصاحبه ای با موضوع امام موسی صدر را نمی‌پذیرند. دومین بار هنگام مصاحبه با یکی از مطلعین پرونده که باذکر شواهدی از کتاب آقای فارسی  «زوایای تاریک» او را به اطلاع از چگونگی ربودن امام موسی صدر متهم می کرد. 

بار سوم هم به تحقیقاتم در مورد شهید بهشتی مربوط می‌شود و شبهه ای که پس از اطلاع از نامزدی جلال الدین فارسی از طرف حزب جمهوری برای ریاست جمهوری برایم پیش آمد که چطور شهید بهشتی با توجه به روابط نزدیک و برادرانه با امام موسی صدر به معرفی کردن دشمن آشکار ایشان به عنوان کاندیدای حزب راضی شده است؟ دکتر علیرضا بهشتی پاسخم را اینگونه داد که جلال الدین فارسی در شورای مرکزی حزب رای می آورد و شهید بهشتی بر اساس روش و منش خاص خود به رای اکثریت گردن می نهد و اما بعد ایشان را فرا می‌خواند و به او می گوید که ما شنیده ایم شما انسان خودرایی هستی و به عنوان نامزد حزب باید تعهد دهی که به سیاست‌های تصویب شده ی حزب پایبند باشی.

بار آخر هم در این روزها است که آقای فارسی در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس حکم قتل  امام صدر را به همان دلایلی که من شیفته اش شدم صادر کرده و خیلی آشکار به اطلاع و حتی دخالت در ماجرای ربودن ایشان توسط قذافی اعتراف کرده است. 

این روزها همه خواستار احضار آقای فارسی به عنوان مطلع به دادگاه و پاسخگویی اش درباره ی ربودن امام صدر هستند. اتفاقی که اگر بیفتد بسیار مبارک است. اما اگر این اتفاق نیفتاد، حداقل بیایید دست به دست هم دهیم و به این نکته فکر کنیم که چرا باید شخصی که به اعتراف تمام کسانی که می شناسندش عصبی و خودرای است و سابقه ی قتل یک انسان بیگناه در پرونده اش است. خودبزرگ بین و کینه توز است و خود را برتر از همه می داند، باید به جای حضور در زندان و فکر کردن به اشتباهات بزرگش، تریبون وسیع و گسترده در اختیارش  باشد تا در مورد مرد مظلومی که بنیان گذار مقاومت اسلامی در لبنان است و در راه عزت شیعه در لبنان و دیگر نقاط جهان از خود گذشت، لجن پراکنی کند. مردی که در حق او و همپالکیهایش جز خوبی نکرد و آنها چه خوب در تمام این سالها به او بدی کردند.

  • امیرپژمان حبیبیان

برشهایی از زندگی مردی که جای او خالیست...

يكشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۱، ۰۵:۰۸ ب.ظ

 

به یاد خدا

یک:

 

در این چند روزه دچار تناقض شده‌ام... برشهایی از ویدیویی که تازگیها ساخته‌ام، مدام در ذهنم تکرار می‌شوند و با گیجی و کم‌حافظگی عجیبی که دچارش شده‌ام ترکیب می‌شوند و محصولشان دچار کردن من به نوعی حالت مالیخولیایی است... پرسشی مثل یک تیتر... از انتهای کادر به سویم ‌می‌آید و بزرگ و بزرگتر می‌شود و از سرم بیرون می‌رود و در یک مسیر دایره‌ای، دوباره مسیرش را معکوس طی می‌کند و باز....

 

صحنه‌ی اول: مردمی فریاد می‌زنند: با جانمان ، با خونمان فدایت گردیم ای امام.... و روحانی بلند قامتی از میان آنها در حالی که مردان مسلحی همراهیش می‌کنند، به داخل مسجد می‌رود... این صحنه شاید بارها در جهان اتفاق شده باشد و شاید تمام عناصر لازم برای ایجاد یک فاجعه را در خود داشته باشد. یک رهبر کاریزماتیک، مذهب، مردان مسلح و مردمی که آماده‌اند جان خود را فدا کنند... هنوز طالبان در افغانستان به خون‌ریزی مشغولند و دنیا از هراس بمب‌گذاران انتحاری القاعده، شکل خودش را عوض کرده است.

  • امیرپژمان حبیبیان