هنر فریبنده یا هنر واقعی؟
این عکس برای من پرسشی به وجود میآورد: هنر در خدمت فریب مردم است یا رسالت خود را در به وجود آوردن امید برای آنها جستجو میکند؟
در میانهی ویرانی و سرمای ورشو در بعد از جنگ جهانی دوم... پردهی پشت سر زن مملو از زیبایی و گرماست... آیا عکاس باید با لنز بسته فقط زن را در قالب پرده عکاسی کند یا لنزش را باز کند و برف و ویرانیهای اطراف را هم ثبت کند؟ یا به تعریف دیگر امید بیافریند یا نا امید کند؟
این چالشی است که این روزها به نوعی ما هم دچارش شدهایم...
برای من این یک فریم به نوعی دو فیلم با یک بلیط است... یا دوعکس در یک عکس... عکس اول عکس زن در میان سرسبزی رویاگونهی جنگل با قصری زیبا در انتهای آن و عکس دوم همین که میبینیم...عکس عکاسی که نمیبینیم...
شاید این تفاوت میان دو عکس به نوعی تفاوت میان سینمای داستانی و سینمای مستند باشد... عکس اول به نوعی از قواعد سینمای داستان گو پیروی میکند و عکس دوم مستندی است دربارهی شرایطی که آن عکاس و سوژه شان در آن قرار گرفته اند و چگونگی تلاششان برای فرار از واقعیت موجود...
-----------------------------
Warsaw, 1946. Photo by Michael Nash
- ۹۶/۰۴/۱۸