ورق زدن دفترهای قدیمی
يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۵:۳۰ ب.ظ
ورق زدن دفترهای قدیمی... باعث میشه تو بین حسهای خوب و بد سرگردان بشی...گاهی هم خودی رو که در اونها وجود داره نمیشناسی و لازم به گفتن نیست که دشنامهایی هم بین خود الانت با خود اونوقتت رد و بدل میشه... گاهی هم فقط لبخند میزنی و میگی: یادش به خیر...چه روزگاری بود...
این یکی از تلاشهای منه برای خلق شعر در سال هفتاد و پنج.... فعالیتی که بعد کلا کنارش گذاشتم و به این نتیجه رسیدم که شعرهات باید در نوع زندگی کردنت خلق بشن... نه روی کاغذ...
کسی که تنها بود
تا سکوت تو را می خواند.
*
و مرا به استغنایی دور خوانده بودی.
*
آسمان چه باشکوه
تا انتها مرا رقم زده بود.
*
آه ای زیبایی
سکوت را به ویرانه ها ـ تو ـ هدیه کردی.
*
و اینک تا سکوت رستگاران
تا نهایت راه ـ با من ـ خواهی آمد.
*
شبی با باد سخن بگوی
تا سکوت زمزمه ات خواهد کرد.
سال ۱۳۷۵
ممنون